آبراهام مزلو یکی از روان شناسان نامدار قرن بیستم بود. نظریه مشهور او تاثیر بسیاری در روان شناسی ایجاد کرد. وی پایه گذار معنوی روان شناسی انسان گرا محسوب می شود.
کمک به گسترش در زمینه روانشناسی انسان گرا و ارائه نظریه ی سلسله مراتب نیازها از خدمات وی برای پیشرفت روان شناسی بود.
جملات معروف مزبو
جمله ی معروف وی ، موضع او را در روان شناسی هویدا می سازد: ” بررسی آدم های معلول، رشد نایافته، نا پخته و ناسالم فقط می تواند روان شناسی معلول به بار آورد. ”
او در طول کار خود، مجله روانشناسی انسانی را در سال 1961 و مجله روانشناسی فراشخصی را در سال 1969 بنیان گذاشت. امروزه، هر دو مجله در زمینه های خود به عنوان ادای احترام به میراث مزلو در زمینه روانشناسی بسیار مورد استناد و معتبر هستند.
کمک مزلو به روان شناسی انسان گرا
وی با با دو رویکرد غالب روانشناسی در آن زمان یعنی روانکاوی فرویدی و روانشناسی رفتاری مخالف بود و آن ها را نتیجه بخش نمی دانست.
او بر این باور بود که روانکاوی بیش از حد بر «نیمه بیمار روانشناسی» متمرکز است و رفتارگرایی به اندازه کافی بر تفاوت انسان با حیوانات مورد مطالعه در رفتارگرایی تمرکز نکرده است. بنابراین او به نیروی سوم روانشناسی که در پاسخ به این سرخوردگی پدید آمد کمک کرد: روانشناسی انسانگرا.
همچنین به عقیده ی او بررسی و تمرکز روان شناسان بر انسان های نابهنجار و آشفته، باعث نادیده گرفتن خصوصیات مثبت انسان مانند خشنودی، خرسندی و آرامش می شود.
روانشناسی انسانگرا در اواسط قرن بیستم به دلیل تمرکز بر انگیزه ذاتی افراد برای خودشکوفایی، ابراز وجود و دستیابی به پتانسیل کامل خود نفوذ پیدا کرد.
هسته اصلی جنبش روانشناسی انسانگرا این ایده از روانشناسی گشتالت بود که انسانها چیزی بیش از مجموع اجزای آنها هستند و آرزوی معنوی بخشی اساسی از روان فرد است.
مزلو بررسی بالینی بیماران را کنار گذاشت و به جای آن به پژوهش در رابطه با افراد مستقل، خود شکوفا و خلاق پرداخت.
تئوری مزلو
بر اساس مدل محبوب سلسله مراتب نیازهای مزلو، همه انسان ها نیازهای مرتبط با پنج حوزه کلیدی دارند این حوزه ها از نیاز های فیزیولوژی (یعنی تغذیه، گرما و استراحت) گرفته تا متعالی ترین نیازها که نیاز به خودشکوفایی (یعنی دستیابی به پتانسیل کامل و خودشکوفایی) مربوط می شود.
مزلو در ابتدا استدلال کرد که این نیازها دارای یک نظم سلسله مراتبی هستند، و نشان می دهد که نیازها در ابتدایی ترین سطوح، قبل از برآورده شدن سطح بالاتر نیاز به برآورده شدن دارند، همانطور که در هرم تجسم شده است.
اما با تحقیقات بعدی در طی سالیان ابراز داشت که ترتیب سلسله مراتب آن چنان که او در ابتدا پیشنهاد کرده بود، سفت و سخت نیست. در عوض، بر اساس شرایط خارجی و تفاوت های فردی انعطاف پذیر است.بیشتر رفتارهای انسان چند انگیزه است، به این معنی که هر رفتاری به طور همزمان با هدف برآوردن بسیاری از نیازها است.
همچنین سه سطح دیگر را می توان به سطوح نیاز ها اضافه کرد: نیازهای شناختی، نیازهای زیبایی شناختی، و نیازهای متعالی (به عنوان مثال، تجربیات عرفانی، زیبایی شناختی، جنسی و غیره).
آشنایی با: زیگموند فروید
ویژگی های تئوری سلسه مراتب نیاز های مزلو چیست ؟
طبق این تئوری، انسان ها نیازهای مرتبه بالاتر و پایین تری دارند که در یک سلسله مراتب مرتب شده اند و این نیاز ها رفتار انسان را برانگیخته و هدايت می کنند.
به عقیده ی مزلو آنچه انگیزه ی انسان برای اعمال و رفتارش است به نیار های فیزیولوژیکی و روانی بر میگردد.
ویژگی این سلسله مراتب این است که نیازهای بالاتر اهمیت کمتری برای زنده ماندن دارند و تعویق در ارضای آن ها ، مشکلی ایجاد نمی کند.ناکامی در ارضا کردن نیاز بالاتر موجب بحران نمیشود. در پایین ترین سطح ، نیاز ها در جهت بقا ی انسان است بنابر این اگر به درستی بر طرف نشود میتواند بقای انسان را به مخاطره بیاندازد. به همین دلیل به آن ها نیازهای کمبود گفته می شود.
هرم مزلو
هر چه با به سمت بالا ی هرم می رویم نیاز ها در جهت رشد و تعالی پیش مي روند و این نیاز ها برای بقا ضرورت کمتری دارند. این نیاز ها نیازهای رشد یا هستی هستند.
این نیازها عبارتند از:
۱-نیازهای فیزیولوژیکی ۲- نیازبه امنیت ۳- نیاز به تعلق و عشق ۴- نیاز به احترام ۵- نیاز به خود شکوفایی.
نیاز های فیزیولوژیکی
از جمله نیازهای فیزیولوژیکی هوا، آب، غذا، خواب، سلامتی، لباس و سرپناه است. قرار گرفتن این نیازها در انتهای هرم نشان میدهد که برای رفاه انسان اساسی هستند و همیشه بر سایر نیازها اولویت دارند.
نیاز به ایمنی
سطح بعدی در سلسله مراتب نیازهای ایمنی است. اگر فردی در محیط خود احساس امنیت نکند، بعید است که توجه خود را به سمت تلاش برای برآوردن نیازهای درجه بالاتر هدایت کند. به طور خاص، نیازهای ایمنی شامل امنیت شخصی و احساسی (مثلاً ایمنی در برابر سوء استفاده)، امنیت مالی و رفاه است.
نیاز به تعلق پذیری و عشق
سومین سلسله مراتب، نیاز به عشق و تعلق از طریق ارتباطات خانوادگی، دوستی و صمیمیت است. انسانها برای اتصال سیم کشی شدهاند، به این معنی که ما به دنبال پذیرش و حمایت دیگران هستیم، چه به صورت انفرادی یا گروهی، مانند باشگاهها ، سازمانهای حرفهای یا جوامع آنلاین. در غیاب این ارتباطات، ما مستعد وضعیتهای بدی مانند افسردگی بالینی هستیم.
پیشنهاد مطالعه: عشق از دیدگاه روانشناسان
نیاز به احترام
سطح چهارم سلسله مراتب، نیازهای احترام است. از نظر مازلو، دو نوع فرعی از احترام وجود دارد. اولین مورد احترامی است که در برداشت دیگران از ما منعکس می شود. یعنی احترام به شکل پرستیژ، موقعیت، به رسمیت شناختن، توجه، قدردانی یا تحسین.
شکل دوم احترام ریشه در میل به اعتماد به نفس ، قدرت، استقلال و توانایی دستیابی دارد. علاوه بر این، مزلو خاطرنشان می کند که وقتی نیازهای عزت ما خنثی می شود، احتمالاً احساس حقارت، ضعف یا درماندگی به وجود می آید.
نیاز به خودشکوفایی
بالاترین سطح نیاز ها است و فرد در تلاش برای دستیابی به خود شکوفایی است یعنی به حداکثر رساندن استعداد ها و توانایی ها. فرد در این سطح به دنبال غنی کردن زندگی خود از طریق تجربه ی رویداد های چالش برانگیز است و دیگر نیاز های پایین تر او را بر انگیخته نمی کند.