کلپتومانیا

کلپتومانیا یک اختلال روان‌پزشکی شناخته‌شده است که با تمایل شدید و غیرقابل‌کنترل به سرقت مشخص می‌شود. این رفتار اغلب ریشه در احساس تنش یا ناراحتی درونی دارد و انجام عمل سرقت به تسکین موقت این تنش و ایجاد حس رضایت یا آرامش منجر می‌شود. برخلاف تصور عمومی انگیزه این رفتار معمولاً نیاز مادی نیست بلکه به عوامل روان‌شناختی وابسته است. کلپتومانیا اختلالی نادر محسوب می‌شود و بر اساس مطالعات، تنها ۰.۳ تا ۰.۶ درصد از جمعیت را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

کلپتومانیا چیست؟

کلپتومانیا (Kleptomania) یک اختلال روان‌پزشکی طبقه‌بندی‌شده در دسته اختلالات کنترل تکانه (Impulse Control Disorders) است که با تمایل مکرر، شدید و غیرقابل‌کنترل به سرقت اشیاء مشخص می‌شود. برخلاف سرقت‌های معمول که اغلب با انگیزه‌های مادی یا منافع شخصی انجام می‌شوند در کلپتومانیا عمل سرقت به‌عنوان پاسخی به تنش عاطفی یا اضطراب درونی صورت می‌گیرد و معمولاً با احساس تسکین یا رضایت کوتاه‌مدت پس از آن همراه است. افراد مبتلا اغلب از رفتار خود آگاهی شناختی دارند و آن را نادرست می‌دانند اما از توانایی مهار این تکانه برخوردار نیستند.

شیوع کلپتومانیا چقدر است؟

کلپتومانیا یک اختلال نادر محسوب می‌شود. بر اساس مطالعات اپیدمیولوژیک، شیوع آن در جمعیت عمومی بین ۰.۳ تا ۰.۶ درصد تخمین زده شده است. با این حال این آمار ممکن است به دلیل گزارش‌دهی ناکافی یا تشخیص نادرست کمتر از میزان واقعی باشد. در میان افرادی که به جرم سرقت از فروشگاه‌ها دستگیر می‌شوند حدود ۴ تا ۵ درصد موارد به کلپتومانیا نسبت داده می‌شود که نشان‌دهنده ارتباط نسبی این اختلال با رفتارهای سرقت غیرمجرمانه است.

شیوع کلپتومانیا چقدر است؟

کلپتومانیا چه گروه‌هایی را تحت تأثیر قرار می‌دهد؟

پژوهش‌ها نشان می‌دهند که کلپتومانیا در زنان به‌طور قابل‌توجهی با نسبتی تقریبی ۳ به ۱ ،شایع‌تر از مردان است. این تفاوت جنسیتی ممکن است به عوامل هورمونی، اجتماعی یا الگوهای متمایز ابراز هیجانات مرتبط باشد . شروع علائم اغلب در اواخر دوره نوجوانی یا اوایل بزرگسالی مشاهده می‌شود که ممکن است با تغییرات رشدی یا استرس‌های محیطی مرتبط باشد.

علل روان‌شناختی کلپتومانیا

علل روان‌شناختی کلپتومانیا به‌طور کامل شناخته‌شده نیست اما پژوهش‌ها نشان می‌دهند که این اختلال از ترکیبی از عوامل روانی، عاطفی و گاهی زیست‌شناختی ناشی می‌شود. در ادامه به برخی از مهم‌ترین علل روان‌شناختی این اختلال اشاره می‌کنم:
تنش و اضطراب درونی: یکی از اصلی‌ترین محرک‌های کلپتومانیا وجود تنش یا اضطراب شدید در فرد است. سرقت در این افراد به‌عنوان مکانیزمی برای کاهش این فشار روانی عمل می‌کند و پس از انجام آن فرد به‌طور موقت احساس آرامش می‌کند.
نقص در کنترل تکانه: کلپتومانیا اغلب با مشکل در تنظیم و کنترل تکانه‌ها مرتبط است. این ناتوانی ممکن است ریشه در ساختارهای مغزی یا الگوهای رفتاری آموخته‌شده داشته باشد که فرد را به سمت رفتارهای ناگهانی و بدون تأمل سوق می‌دهد.
نیاز به جبران عاطفی: برخی روان‌شناسان معتقدند که سرقت در کلپتومانیا می‌تواند واکنشی به احساس محرومیت، کمبود توجه یا عزت‌نفس پایین باشد. این رفتار به فرد اجازه می‌دهد تا به‌طور ناخودآگاه خلأهای عاطفی خود را پر کند.
تجربیات گذشته: تجربه‌های آسیب‌زا، مانند سوءاستفاده در کودکی یا فقدان‌های عاطفی، ممکن است زمینه‌ساز این رفتار شوند. این عوامل می‌توانند به شکل‌گیری الگوهای ناسالم مقابله با استرس منجر شوند که در نهایت به کلپتومانیا بروز پیدا می‌کنند.

علل عصب شناسی کلپتومانیا

سروتونین: کاهش سطوح سروتونین، که یک انتقال‌دهنده عصبی کلیدی در تنظیم خلق‌وخو و کنترل تکانه‌ها است با کلپتومانیا مرتبط دانسته شده است. مطالعات نشان می‌دهند که اختلال در مسیرهای سروتونرژیک می‌تواند توانایی فرد برای مهار رفتارهای ناگهانی را تضعیف کند.
دوپامین: سیستم دوپامینرژیک که نقش مهمی در پاداش و لذت دارد ممکن است در ایجاد احساس رضایت پس از سرقت دخیل باشد. افزایش حساسیت این سیستم می‌تواند رفتارهای تکانه‌ای مثل سرقت را تقویت کند.
اختلال در قشر پیش‌پیشانی: قشر پیش‌پیشانی به‌ویژه نواحی اوربیتوفرونتال و ونترومدیال مسئول تصمیم‌گیری، کنترل تکانه و ارزیابی پیامدهای رفتار است. مطالعات تصویربرداری مغزی نشان داده‌اند که کاهش فعالیت یا نقص ساختاری در این مناطق می‌تواند با رفتارهای تکانشی مانند کلپتومانیا مرتبط باشد. این نقص ممکن است توانایی فرد برای مقاومت در برابر انگیزه سرقت را مختل کند.
عدم تعادل در محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال :استرس مزمن و تنظیم ناکارآمد محور HPA، که پاسخ‌های فیزیولوژیک به فشار روانی را کنترل می‌کند، ممکن است به‌عنوان یک عامل زمینه‌ساز عمل کند. افزایش کورتیزول (هورمون استرس) می‌تواند تنش پیش از سرقت را تشدید کند و سرقت را به یک مکانیزم مقابله‌ای تبدیل کند.
اختلالات لوب تمپورال و سیستم لیمبیک: سیستم لیمبیک، شامل آمیگدال و هیپوکامپ که در پردازش هیجانات و حافظه نقش دارد ممکن است در ایجاد تنش عاطفی پیش از سرقت و تسکین پس از آن دخیل باشد. برخی گزارش‌های موردی، ارتباط بین ضایعات لوب تمپورال و رفتارهای کلپتومانی‌مانند را نشان داده‌اند.
عوامل ژنتیکی و نوروژنتیک: مطالعات دوقلوها و خانوادگی حاکی از وجود استعداد ژنتیکی برای اختلالات کنترل تکانه از جمله کلپتومانیا، است. ژن‌های مرتبط با تنظیم انتقال‌دهنده‌های عصبی (مانند ژن‌های گیرنده دوپامین یا سروتونین) ممکن است در آسیب‌پذیری عصبی این اختلال نقش داشته باشند.

علائم کلپتومانیا

علائم کلپتومانیا

افراد مبتلا به کلپتومانیا معمولاً مجموعه‌ای از نشانه‌های روان‌شناختی و رفتاری مشخص را بروز می‌دهند که این علائم عبارتند از:
تکانه غیرقابل‌کنترل برای سرقت: تجربه نیاز شدید و ناگهانی به سرقت اشیائی که از نظر مادی یا کاربردی ضروری نیستند.
ناتوانی در مهار تکانه‌ها: عدم توانایی در مقاومت برابر انگیزه سرقت، حتی با وجود آگاهی از غیرضروری بودن شیء موردنظر.
تنش پیش از عمل: احساس فزاینده اضطراب، تنش عاطفی یا ناراحتی روانی بلافاصله پیش از انجام سرقت.
تسکین یا رضایت حین عمل: تجربه لذت، آرامش یا رضایت موقت در زمان انجام سرقت یا بلافاصله پس از آن.
احساسات منفی پس از عمل: ظهور احساس شرم، گناه یا خودسرزنشی شدید پس از اتمام سرقت.
ترس از پیامدها: نگرانی یا هراس از دستگیر شدن و مواجهه با عواقب قانونی یا اجتماعی.
چرخه تکرارشونده: تداوم الگوی رفتاری سرقت همراه با نوسانات عاطفی مرتبط که به‌صورت یک سیکل مداوم تکرار می‌شود.
علاوه بر این، سرقت‌های مرتبط با کلپتومانیا معمولاً فاقد برنامه‌ریزی قبلی هستند و به‌صورت ناگهانی و بدون پیش‌بینی رخ می‌دهند. اشیای دزدیده‌شده اغلب ارزش مادی یا کاربردی قابل‌توجهی برای فرد ندارند و ممکن است بدون استفاده باقی بمانند، ذخیره شوند، به دیگران اهدا شوند، به‌عنوان هدیه داده شوند یا حتی به محل اولیه بازگردانده شوند. این ویژگی ها کلپتومانیا را از سرقت‌های هدفمند با انگیزه‌های اقتصادی یا شخصی متمایز می‌کند و بر ماهیت روان‌شناختی این اختلال تأکید دارد

همپوشانی با اختلالات دیگر

کلپتومانیا به‌ندرت به‌تنهایی بروز می‌کند و اغلب با سایر اختلالات روان‌شناختی همپوشانی دارد. این ارتباط نشان‌دهنده پیچیدگی زمینه‌های روانی و عصب‌شناختی این اختلال است. در ادامه به برسی برخی از مهم‌ترین اختلالات مرتبط با کلپتومانیا میپردازیم:
اختلال وسواس فکری-عملی (OCD): شباهت‌هایی بین کلپتومانیا و OCD وجود دارد به‌ویژه در زمینه تکانه‌های غیرقابل‌کنترل و رفتارهای تکرارشونده. در هر دو اختلال فرد ممکن است برای کاهش تنش درونی به انجام عملی خاص روی بیاورد اگرچه محتوای این رفتارها متفاوت است.
اختلالات خلقی (مانند افسردگی اساسی): مطالعات نشان داده‌اند که افراد مبتلا به کلپتومانیا اغلب دوره‌هایی از افسردگی یا نوسانات خلقی را تجربه می‌کنند. سرقت ممکن است به‌عنوان راهی برای تسکین موقت احساس پوچی یا غم عمل کند.
اختلالات اضطرابی: اضطراب فراگیر یا حملات پنیک در میان افراد مبتلا به کلپتومانیا شایع است. در این موارد عمل سرقت می‌تواند تلاشی ناخودآگاه برای مدیریت فشار روانی شدید باشد.
اختلال شخصیت (به‌ویژه مرزی یا نمایشی): برخی ویژگی‌های شخصیتی مانند تکانشگری یا نیاز شدید به جلب توجه می‌توانند با کلپتومانیا هم‌پوشانی داشته باشند. به‌خصوص در اختلال شخصیت مرزی، رفتارهای پرخطر و بدون تأمل ممکن است به سرقت منجر شوند.
اختلالات مصرف مواد: استفاده از الکل یا مواد مخدر گاهی با کلپتومانیا همراه است. این همایندی می‌تواند نتیجه تلاش فرد برای خوددرمانی یا تشدید ناتوانی در کنترل تکانه‌ها باشد.
اختلال کنترل تکانه (Impulse Control Disorders): کلپتومانیا خود زیرمجموعه این دسته از اختلالات است و با مشکلاتی مثل قماربازی بیمارگونه (Pathological Gambling) یا آتش‌افروزی (Pyromania) شباهت‌هایی دارد. همه این اختلالات با ناتوانی در مقاومت برابر تکانه‌ها مشخص می‌شوند.

درمان کلپتومانیا

درمان کلپتومانیا

درمان کلپتومانیا معمولاً با هدف کاهش تکانه‌های غیرقابل‌کنترل سرقت و مدیریت علائم همراه آن انجام می‌شود. درمان کلپتومانیا نیازمند رویکردی چندجانبه است که هم جنبه‌های روان‌شناختی و هم نوروبیولوژیکی را هدف قرار دهد CBT. به‌عنوان یک روش ساختاریافته به افراد کمک می‌کند تا کنترل بیشتری بر رفتار خود پیدا کنند در حالی که دارودرمانی می‌تواند با تعدیل سیستم‌های عصبی، شدت تکانه‌ها را کاهش دهد. انتخاب روش درمانی به شدت علائم، وجود اختلالات همراه و پاسخ فردی به مداخلات بستگی دارد.

دارودرمانی

استفاده از داروها در درمان کلپتومانیا به‌منظور تعدیل فعالیت انتقال‌دهنده‌های عصبی و کاهش شدت تکانه‌ها صورت می‌گیرد. برخی از گزینه‌های دارویی مورد مطالعه عبارتند از:
نالترکسون: این دارو که توسط سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) برای درمان اعتیاد به الکل و مواد افیونی تأیید شده است، در مطالعات اولیه نتایج امیدوارکننده‌ای برای مدیریت اعتیادهای رفتاری مانند کلپتومانیا، اختلال قماربازی بیمارگونه و تریکوتیلومانیا (موکنی) نشان داده است. نالترکسون با مهار سیستم اپیوئیدی مغز، هوس‌ها و لذت ناشی از سرقت را کاهش می‌دهد.
مهارکننده‌های بازجذب سروتونین (SSRIها): داروهای ضدافسردگی مانند فلوکستین یا سرترالین می‌توانند سطوح سروتونین را افزایش دهند و به کاهش رفتارهای تکانشی کمک کنند. این داروها به‌ویژه در مواردی که کلپتومانیا با افسردگی یا اضطراب همراه است، مفید هستند.
سایر داروها: تثبیت‌کننده‌های خلق (مانند لیتیوم) یا داروهای ضداضطراب ممکن است برای درمان بیماری‌های روانی همزمان (مانند اختلالات ذ یا اضطرابی) تجویز شوند که به‌طور غیرمستقیم بر کاهش علائم کلپتومانیا اثر می‌گذارند.

Leave a Comment