آشنایی با اختلالات و سندروم های عجیب و نادر

مغز انسان به عنوان مرکز کنترل بر تمامی فعالیت‌های بدن، یکی از پیچیده‌ترین و مرموزترین اعضا است. این ساز و کار بی‌نظیر با توانایی‌های فراوان، در صورت بروز اختلال، می‌تواند عجیب‌ترین نتایج روانی و فیزیکی را به وجود آورد. بررسی نقش‌های پیچیده و زیبای مغز در پدیدار شدن برخی از عجیب‌ترین سندروم‌ها و اختلالات، موضوعی است که تحقیقات بسیاری را به خود جلب کرده است.مغز انسان با توانایی‌های پردازش اطلاعات، کنترل حرکات، تنظیم احساسات و همچنین تأثیر بر روی هوش و خلاقیت، به عنوان یک معمار برجسته و بی‌نظیر شناخته می‌شود. با این حال، در صورت بروز نقص یا اختلال در فعالیت‌های مغز، شاهد ظهور اختلالات روانی و عصبی خواهیم بود.در این مقاله، به بررسی چگونگی پدیدار شدن برخی از عجایب روانی و عصبی ناشی از عملکرد مغز پرداخته خواهد شد.

اختلال هویت تمامیت بدن یا Body Integrity Identity Disorder

اختلال هویت یکپارچگی بدن (BIID) یک اختلال روانی نادر و پیچیده است که باعث احساس بیش از حد کامل بودن و بیگانگی از یک عضو خاص از بدن می‌شود. افراد مبتلا به BIID ممکن است تمایل شدیدی به قطع عضو داشته باشند. این اختلال می‌تواند هر بخشی از بدن را تحت تاثیر قرار دهد، اما یک مطالعه نشان داد که پای چپ به عنوان شایع‌ترین اندام درگیر در این اختلال است.با توجه به اینکه اختلال هویت یکپارچگی بدن (BIID) بسیار نادر است و بسیاری از افراد مبتلا به آن علائم خود را پنهان می‌کنند یا به دنبال درمان نیستند. این اختلال به طور معمول در میانسالی و بین افراد نژاد سفید گزارش شده است. اما به دلیل عدم گزارش‌دهی و پنهان کردن علائم، ممکن است شیوع واقعی این اختلال بیشتر از آنچه گزارش شده است باشد.به علت نداشتن دانش کافی در مورد این اختلال، علت دقیق آن هنوز مشخص نیست. با این حال، برخی از تحقیقات نشان داده است که مغز افراد مبتلا به BIID توانایی بررسی تمامیت بدن را ندارد و به همین دلیل آنها فکر می‌کنند یک عضو بدنشان اضافی است.

پیشنهاد مطالعه: آشنایی با روانکاوی

اختلال ادراک پریشی چهره ای Prosopagnosia

اختلال ادراک پریشی چهره یک اختلال روانی است که در آن فرد توانایی بازشناسی چهره خود را از دست می‌دهد. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است حتی در مقابل آینه نتوانند تشخیص دهند که چهره‌ای که در آینه مشاهده می‌کنند به خودشان تعلق دارد. این امر می‌تواند تأثیرات جدی بر روابط اجتماعی و روانی افراد داشته باشد.
افراد مبتلا به اختلال ادراک پریشی چهره به دلایلی مانند ناتوانی در بازشناسی چهره به سایر عوامل مانند نحوه پوشش، صدا و فیزیولوژی افراد توجه و تمرکز می‌کنند. در گذشته تصور می شد که عوامل مغزی مانند سکته مغزی ممکن است علت این اختلال باشند اما پژوهش‌ها نشان داده است که این اختلال نادر در حدود ۲ درصد جمعیت جهان رخ می‌دهد.
با توجه به ناتوانی در بازشناسی چهره، افراد مبتلا به این اختلال برای برقراری ارتباط با دیگران، به شکل‌های دیگر تمرکز می‌کنند و این وضعیت ممکن است باعث عدم تشخیص و شناخت آسان این اختلال شود.

 

آشنایی با اختلالات و سندروم ها

سندروم خود مرده انگاری یا کوتارد

سندروم کوتارد یا خودمرده انگاری یک اختلال نادر و جدی در سیستم تشخیصی و ادراکی مغز است که باعث ایجاد احساسات نامطلوب و غیرطبیعی در فرد مبتلا می‌شود. افراد مبتلا به این سندروم احساس می‌کنند که حیاتشان را از دست داده‌اند و به عالم مردگان پیوسته‌اند. برخی از افراد ممکن است حتی بوی گوشت فاسد بدن خودشان را هم حس کنند. یکی از خطرات این سندروم، این است که چون افراد مبتلا به آن خود را مرده متحرک می‌پندارند، ممکن است میل به خوردن و آشامیدن را از دست دهند.
سندروم کوتارد یا خودمرده انگاری گاهاً همراه با برخی از اختلالات مغزی مانند میگرن و عفونت‌های مختلف مغزی می‌باشد. افسردگی نیز می‌تواند یک عامل بسیار مهم در بروز این سندروم باشد. به دلیل نادر بودن این سندروم، تحقیقات بیشتر در زمینه علت‌های دقیق و روش‌های درمان آن، همچنان ضرورت دارد. برای تشخیص دقیق و درمان مناسب این سندروم، نیاز به مشاوره حرفه‌ای است. درمان این سندروم معمولاً شامل مدیریت دارویی، روان‌درمانی و پشتیبانی از جلوگیری از عود بیشتر علائم می‌شود.

پیشنهاد مطالعه: روانشناس آنلاین

اختلال حس آمیزی

اختلال حس آمیزی یک پدیده عصبی است که باعث تداخل حسی و تجربه همزمان دو یا چند حس مختلف می‌شود. در این پدیده، اطلاعاتی که برای تحریک یک حس وارد مغز می‌شوند، همزمان حواس دیگر را نیز تحریک می‌کنند. به عنوان مثال، فردی که اختلال حس آمیزی دارد، ممکن است وقتی موسیقی را شنیده، رنگ‌های خاصی را به صورت واضح ببیند یا حتی احساسات مختلف مانند طعم، بو، لمس و غیره را در ارتباط با تجربه‌های حسی خود تجربه کند. این پدیده نشان از ارتباط نامعمول و پیچیده بین مناطق مغزی مختلف دارد و ممکن است تأثیرات عجیبی بر تجربه حسی افراد داشته باشد.اختلال حس آمیزی در حدود ۴ درصد از جمعیت جهان رخ می‌دهد و فرد مبتلا به این اختلال ممکن است دچار مشکلات در تعاملات اجتماعی شود.یکی از ویژگی‌های اصلی حس آمیزی این است که در سنین کودکی شروع می‌شود و پایدار است.

سندروم آلیس در سرزمین عجایب

سندرم آلیس در سرزمین عجایب یا سندروم تاد، یک اختلال است که به طور عمده با تحریف درک از اشیاء و ابعاد محیط اطراف همراه است. این سندرم معمولاً به صورت گذرا و یا مزمن رخ می‌دهد و ممکن است باعث تغییر در اندازه، فاصله، شکل، یا حتی وجود اشیاء تلقی شود.
علاوه بر تحریف در دید، افراد مبتلا به سندرم آلیس در سرزمین عجایب ممکن است احساس کنند که بدن‌شان یا بخش‌هایی از بدنشان بزرگ‌تر یا کوچک‌تر از حد معمول است. این سندرم نشانه‌ای از اختلال در فرآیندهای حسی و تحلیل اطلاعات در مغز است و ممکن است با عوارض دیگر نظیر اختلالات حافظه و تمرکز همراه باشد.

آشنایی با اختلالات

سندروم کاپگراس

توهم کاپگراس یکی از اختلالات روانی است که فرد باور دارد که یکی از اعضای خانواده یا دوستانش با یک شخص بیگانه و ناآشنا جایگزین شده است که از نظر ظاهر و رفتار شبیه به آن فرد است. این باورها عموماً عجیب و غریب هستند و حتی با وجود شواهد مختلف، فرد باور نمی کند که این باورها نادرست هستند. این وضعیت ممکن است با احساسات شک و تردید همراه باشد و ممکن است به توهم توطئه منجر شود. بیماران گاهی اوقات هم افراد واقعی را می‌بینند و هم افرادی که تصور می کنند شبیه به اطرافیان شان هستند، به عبارت دیگر، هر دو دسته را در نظر می‌گیرند. این وضعیت ممکن است نه تنها برای انسان‌ها بلکه برای اشیاء نیز صدق کند. این سندرم بیشتر در زنان دیده می‌شود و ویژگی‌های آن شبیه به دیگر اختلالات روانی است. توهم کاپگراس نام خود را از نام پزشک فرانسوی ژان ماری جوزف کاپگراس گرفته است که آن را شناسایی کرد.نقطه مقابل این سندروم سندروم فرگولی است.

سندروم فرگولی یا توهم دوگانگی

توهم فرگولی یک اختلال نادر است که در آن فرد مبتلا به فرگولی معتقد است که اشخاص مختلف در واقع یک شخص هستند که تغییر چهره داده‌اند. این اختلال ممکن است به یک ضایعه مغزی مرتبط باشد و اغلب دارای طبیعت پارانوئیدی است، زیرا فرد مبتلا به این اختلال فکر می‌کند که توسط فردی که تغییر قیافه داده، مورد اذیت و آزار قرار گرفته است. توهم فرگولی نقطه مقابل توهم کاپگراس است؛ به این معنی که به جای شناخت صورت و عدم شناخت فردی که پشت این چهره قرار دارد، در توهم فرگولی شخص نمی‌تواند صورتی که می‌بیند را تشخیص دهد، ولی نقابی که به چهره زده را می‌شناسد.بطور ساده‌تر، فرد مبتلا به توهم فرگولی اعتقاد دارد که یک غریبه یا جمعیتی از اشخاص بیگانه در واقع کسی است که وی می‌شناسد، اما آن شخص تغییر چهره داده و در لباس مخفیانه ظاهر شده است. به عبارت دیگر، آن‌ها در واقع یک نفر هستند که تغییر چهره داده‌اند.

Leave a Comment