در بیماری های سایکوسوماتیک یا روان تنی ویژگی های روان شخص در سطح جسم او بروز و ظهور می یابند. یعنی بیماری های روانی به جسم فرد سرایت می کنند و بیماری های روانی به خصوص اضطراب و استرس اسباب شکل گیری بیماری های جسمی را فراهم می کنند.
در استرس و اضطراب نظام سیستماتیک بدن به هم می ریزد و چارچوب خود را از دست می دهد و بدن قدرت و قوام خود را از دست داده و ضعیف می شود.
سیستم ایمنی بدن در حالت استرس از حالت نرمال خارج می شود. یکی از مشکلاتی که استرس و اضطراب ایجاد می کنند سردرد و میگرن است.
تحقیقات انجام شده در ایالت متحده آمریکا نشان می دهد که ۸۵ درصد میگرن ها با استرس ها و اضطراب های دوران کودکی ارتباط دارند.
یکی دیگر از بیماری های رایج سایکوسوماتیک مشکلات تنفسی و آلرژی می باشد.مشکلات گوارشی مانند اسهال،یبوست،سو هاضمه، دلپیچه و… و مشکلات پوستی مانند کهیر، جوش، لک و…هم می توانند بر اثر مسائل روانی ایجاد شوند.
افراد دارای مشکلات سایکوسوماتیک در ابتدا مشکلات روانی داشته اند اما به سبب عدم پیگیری های لازم درگیر بیماری های جسمی شده اند لذا لازم است که پایه روانی این بیماری ها برطرف شوند تا مشکلات جسمی از بین بروند.
بسیاری از انسان ها در طول زندگی شان ولو یکبار دچار بیماری های سایکوسوماتیک شده اند.بیماری های روان تنی ارتباطی ناگسستنی با ناخودآگاه فرد دارند.علت و ریشه سایکوسوماتیک
●ریشه این مشکل می تواند ژنتیکی یا محیطی باشد و به دوران کودکی و گاها به دوران جنینی بازگردد. روحیات و احساسات مادر در زمان بارداری، ویژگی های شخصیتی والدین اعم از مضطرب یا آرام بودن، عصبی بودن و... تاثیر گذار هستند.
ازطرفی اولین تجربیاتی که کودک کسب می کند که شامل اولین ادراکات و اولین شناخت های بی واسطه او از جهان پیرامون است تاثیر بسزایی در شکل گیری مهندسی ذهنی او دارد.
●فرد در جریان رشد خود ، اطلاعاتی را از طریق یادگیری و الگو برداری از والدین و محیط اطراف فرا می گیرد. نوجوان در دوران بلوغ خود را با این اطلاعات به جامعه عرضه می کند و از جامعه بازخوردهایی را دریافت می کند که در صورت ناخوشایند بودن این بازخوردها و طرد شدن توسط اجتماع اسباب ایجاد بیماری های روان تنی در آن ها فراهم می شود.
●موضوع حائز اهمیت بعدی افکار و عقاید فرد است. اگر شاکله افکار و عقاید فرد بر روی مبانی استرس آور باشد او دچار مشکلات متعددی خواهد شد چرا که فرد دائم در حال تلاش برای مجاب کردن دیگران یا گرفتن تایید آن ها در جهت عقاید خودش خواهد بود که این مسئله به نوبه خود استرس آور است.
همه این عوامل فشار ها و استرس هایی را به همراه دارند که موجب می شوند ناخودآگاه هشدارهایی را در قالب درد به جسم بدهد. مانند کمردرد،سردرد،مشکلات گوارشی و… درد نشانگر این مسئله است که شما از جسم و روان خود به شیوه غلط استفاده می کنید.اگر به این هشدارها توجهی نکنید و مدام از جسم خود کار مضاعف بکشید این دردها و به تبع آن افکار منفی در شما افزایش می یابد.شما می توانید از طریق شناخت و درمان از این مشکلات جلوگیری کنید.باید سعی کنید محیط زندگی و اطرافیانتان را در حالت آرامش نگه دارید.
انجام امور مورد علاقه تان استرس و اضطراب را از شما دور می کند و به کاهش این علائم کمک شایانی می کند.
یکی از راه های شناخت دردهای عصبی این است که این دردها کانون ثابتی در بدن ندارند و در سراسر بدن در حال گردش هستند. گاها فرد با مراجعه به پزشک متخصص این مشکلات را به صورت موقتی رفع می کند اما این دردها مجدد بازمی گردند زیرا ریشه آن ها هنوز پابرجاست لذا لازم است به ریشه آن ها یعنی به مسائل روانی رسیدگی کنید.
4
مرداد
1402