انسان از بدو تولد در رابطه های گوناگونی وارد شده و در آن ها بالنده می شود، در خلل این روابط گفته ها و کردار انسان گاه به اشتباه تفسیر می شود، به عبارت دیگر می توان برداشت های گوناگونی از کلام یا رفتار انسان ها داشت. قرن ۲۱ به سبب گسترش این ارتباطات به عنوان قرن سوتفاهم ها، عدم درک شدن ها و خطاهای ارتباطی نام گذاری شده است و یک روانشناس به عنوان کسی که خطاهای ارتباطی را برطرف می کند و راه ارتباط گیری انسان را در وهله اول با خودش و بعد با دیگری تسهیل می کند، باید خود عاری از خطاهای ارتباطی باشد و ارتباط های خود را مبتنی بر بالندگی و سازندگی بنا کند. انسان باید در وهله اول بتواند ارتباط گیری موثر و صحیحی با خودش داشته باشد و گفتگوی درونی سازنده ای با خودش برقرار کند تا بتواند با سایرین ارتباطی سازنده داشته باشد.
دو عامل مهم در ارتباط با مراجع
همه انسان ها دوست دارند درک و فهمیده شوند اما گاهی خطا در ارتباط گیری موجب کژ فهمی ها و مشکل در ارتباط گیری می شود و فرسایش روانی را به همراه دارد بنابراین برای داشتن ارتباطات موثر به دو عامل مهم نیاز است:
شناخت طرف مقابل
زمانی که قصد دارید وارد رابطه با دیگری شوید نیاز دارید او را به خوبی و واقع بینانه بشناسید. شما باید توانایی این را داشته باشید که طرف مقابل را از نظر عاطفی، احساسی، هیجانی، عقلانی و…تجزیه و تحلیل و درک کنید علاوه بر این یک دانش آموخته رشته روانشناسی باید بتواند احساسات طرف مقابل را دریافت کرده، بشناسد، درک کند و سپس با او تعامل برقرار کند. زمانی که این پیش نیازها را رعایت کنید متوجه می شوید که مراجع تان از چه جایگاه و خاستگاهی در مقابل شما نشسته است و چه پیش نویس هایی را از کودکی فراگرفته است، تمامی این موارد به شما کمک می کند تا درکی جامع و کامل از مراجع تان داشته باشید.
پیشنهاد مطالعه: عشق
تمرین صبر و خویشتن داری
شما در رابطه با دیگری باید بر تقویت صبر، تحمل، خویشتن داری و شنونده بودن ممارست کنید تا بتوانید یک سبک تعاملی درست با او ایجاد کنید.
یک دانش آموخته رشته روانشناسی وظیفه دارد دیگران را در داشتن ارتباط موثر و عاری از سوتفاهم یاری کند حال اگر خود او درگیر خطاهای ارتباطی باشد در این هدف ناکام می ماند. در ادامه قصد داریم به بررسی چند خطای ارتباطی رایج بپردازیم که می توانند روابط شخصی و حرفه ای افراد را تحت الشعاع قرار دهند.
اولین مسئله آسیب زا در رابطه، عجول بودن است. اگر شما بدون تعامل و تامل کافی و عجولانه واکنش نشان دهید به روابط خود آسیب خواهید زد. لازمه عجول نبودن تقویت مهارت شنوندگی است، شما باید بتوانید شنونده ای دقیق و عمیق باشید. یکی از موانعی که سر راه شنونده بودن قرار دارد، داشتن این تفکر است که شما دارید بهترین کار را انجام می دهید و دیگرانی که متفاوت از شما رفتار می کنند کار بد را انجام می دهند در واقع در این حالت شما درگیر قضاوت دیگران شده اید و زمانی که شما خود را محق می دانید ناخودآگاه دیگران را دارای کاستی می بینید و این موجب می شود شنونده خوبی نباشید.
قضاوت کردن مراجع
مسئله دیگر که به آینده شما به عنوان یک دانش آموخته رشته روانشناسی آسیب می زند و شما را در درمانگری و تدریس دچار مشکل می کند، قضاوت کردن است. فاکتور قضاوت دید کافی را از شما سلب می کند و موجب می شود نتوانید به درستی تمامی موارد را رصد کرده و تحلیل کنید.
یک درمانگر حاذق اجازه ندارد در تشخیص احساسات یا جایگاه مراجع خود عجله یا قضاوت کند بلکه نیاز است عاری از قضاوت و بی طرفانه به سخنان مراجع گوش فرا داده و او را درک کند.
وظیفه یک روانشناس این است که دیگران را درک کند و نظرات مخالف خواست و میل خود را بالغانه و با آرامش تحمل کند اما از آن جایی که انسان برای خود استانداردهایی را تعریف می کند و هر فردی را که در چارچوب این استانداردها نباشد طرد می کند، نمی تواند او را درک کند.
خطاهای ارتباطی رایج
اولین خطای ارتباطی، آوردن استدلال و منطق است. فرو رفتن در نقش همه چیز دان بودن می تواند مخرب باشد، گاهی روانشناس ها به غلط خود را در قالب فروید، یونگ و نیچه می بینند و شروع به سخنرانی می کنند.
- توبیخ یا مخالفت کردن: یکی از بدترین واکنش هایی که می توانید در مقابل گفته های مراجع تان نشان دهید این است که او را بابت کاری که کرده توبیخ کنید یا با گفته های او مکررا مخالفت کنید اینکار رابطه شما را روبه پایان می برد.
- تهدید کردن: اگر مراجع قصد انجام کاری را داشته باشد و شما مدام او را با عواقب کارش تهدید کنید او را دچار سرخوردگی خواهید کرد. تهدید در هر رابطه ای مخرب است به خصوص تهدید به قطع ارتباط عاطفی در مورد کودکان اثرات غیرقابل جبرانی بر فرد می گذارد.
- تجزیه و تحلیل کردن: در این خطای ارتباطی درمانگر بلافاصله پس از اینکه مراجع جمله ای را بیان می کند آن را تحلیل کرده و این تحلیل را در جهت تخریب فرد به کار می برد و این کار او را در موضع شکست قرار می دهد برای مثال مراجع از خیانت همسرش صحبت می کند و درمانگر به او می گوید مقصر خودت بودی که به درستی عمل نکردی.
- طرد کردن: طرد کردن یا بی توجهی به طرف مقابل یکی از خطاهای ارتباطی فاحش محسوب می شود.
- تفتیش و تجسس کردن: وظیفه یک درمانگر گوش دادن به مشکلات فرد و سپس کمک به او است اما اگر به جای اینکار شروع به تجسس و کنجکاوی در زندگی فرد کند رابطه را به سوی اضمحلال سوق می دهد در واقع تفتیش و بازجویی به فرد احساس عدم امنیت را القا می کند.
- پرخاشگری انفعالی: در این خطای ارتباطی به محض اینکه طرف مقابل بخواهد با شما ارتباط برقرار کند شما محیط را ترک می کنید، روی بر می گردانید یا با او قهر می کنید. این معضل در خانواده ها به وفور دیده می شود برای مثال خانمی که از صحبت همسرش ناراحت شده به آشپز خانه رفته و ظروف را بهم می کوبد.
- مظلوم نمایی کردن: در این خطای ارتباطی فرد خود را قربانی، صاحب حقی ضایع شده و مظلوم نشان می دهد درحالی که با اینکار رابطه را قربانی می کند، شما باید بتوانید صحبت کنید و خواسته های خود را به زبان آورید. افرادی که قهر می کنند و رابطه را ترک می کنند از این دسته هستند که به راحتی پایان رابطه ای را رقم می زنند.
- مخالفت زودهنگام: فرزندی را در نظر بگیرید که به والدین خود می گوید دیگر نمی خواهد تحصیلاتش را ادامه دهد، والدین بلافاصله و بدون پرسیدن دلیل با او مخالفت می کنند.
- موافقت زودهنگام: همیشه لزوما مخالفت کردن موجب تخریب رابطه نمی شود، گاهی موافقت زودهنگام اسباب مزاحمت می شود. برای مثال زوجی را در نظر بگیرید که یکی از طرفین به دلیل سوتفاهمات مکرر درخواست جدا شدن را می دهد و طرف مقابل بدون پرسیدن دلیل به او می گوید هر طور که راحت هستی.
مجبور کردن فرد به حرف زدن: چه در رابطه شخصی و چه رابطه حرفه ای در اتاق درمان فرد مختار است که صحبت کند یا سکوت کند و شما نباید او را مجبور به سخن گفتن کنید. - زیر زبان کشیدن: استفاده از تکنیک ها و حیله های گوناگون برای اینکه فرد حرف بزند می تواند بسیار مخرب باشد.
- مضحکه قرار دادن: اگر فردی را که به صورت جدی صحبت می کند مورد خنده و تمسخر قرار دهید به پیکره رابطه تان ضربه شدیدی وارد کرده اید.
- به رخ کشیدن خطاها: اگر مدام خطاها و ایرادهای طرف مقابل را به رخ او بکشید، او را در لاک دفاعی خواهید برد.
پیشنهاد مطالعه: اشتباهات رابطه
دلایل اصلی ایجاد سوتفاهم در رابطه
در روابط روانشناس یا به طور کلی درمانگر و مراجع ممکن است سوتفاهم هایی ایجاد شود که درمانگر با تسلط و آشنایی به این موارد می تواند این موضوعات را کنترل کند. این سوتفاهم ها شامل موارد زیر است:
حواس پرتی
حواس پرتی یا بیرونی است و از بیرون به فرد تحمیل می شود یا درونی است و از وجود خود فرد نشات می گیرد. برای مثال مسئله ای برای فرد پیش آمده و موجب شده حواس او به آن موضوع معطوف شود و متوجه مطالب گفته شده توسط دوستش نباشد در نتیجه این حواس پرتی می تواند اسباب سوتفاهم با آن دوست را فراهم کند. در مورد مراجع نیز این مسئله می تواند برای درمانگر پیش بیاید بنابراین توصیه می شود برای رفع این سوتفاهم شرایط را تحت کنترل گرفته و موضوع ذهنی را به مکان و زمان دیگر معطوف کنید. اگر فاکتور توجه از یک رابطه حذف شود بنیان آن رابطه متزلزل می شود. در زوج درمانی یکی از رایج ترین مواردی که وجود دارد همین مسئله عدم توجه به طرف مقابل است که اسباب مشکلات متعددی را فراهم می کند درحالی که گاهی علت این بی توجهی حواس پرتی ناشی از دغدغه های درونی است و عمدی درکار نیست.
حالت های عاطفی
شاید برای شما نیز پیش آمده باشد که بنابر دلایلی از یک موضوعی ناراحت باشید، ناگهان طرف مقابل حرفی می زند و این حالت عاطفی مزید بر علت می شود و شما واکنشی فراتر از انتظار نشان می دهید و رابطه خود را دچار اشکال می کنید در این موقعیت بهتر است با یک عذرخواهی از وخیم تر شدن اوضاع پیشگیری کنید.
توصیه می شود به منظور جلوگیری از این مشکل نقش گزارشگر حاذق را بازی کنید نه یک گزارشگر تازه کار که گزارش های نامفهوم دارد، شما باید پیش از اینکه فیلترهای سوظن به کار بیافتد، گزارش بدهید برای مثال شوهر به همسر خودش توضیح بدهد که به دلیل مشکل در محل کار کمی ناراحت است.
تفاوت سبک و سیاق در روابط (دوگانگی عمل در رابطه)
افراد در نوع سخن گفتن، لحن، بیان و عمل خود دارای تفاوت های متعددی با دیگران هستند و گاهی این نوع بیان اسباب سوتفاهم را فراهم می کند برای مثال برخی افراد تندخو هستند اما از آن لحن تند منظور بدی ندارند و نیت آن ها بد برداشت می شود بنابراین شناخت لحن و کلام طرف مقابل در حفظ رابطه و جلوگیری از سوتفاهم موثر است.
خود حمایتی
در این مسئله احساس امنیت و آرامش داشتن افراد مطرح است برای مثال شوهر برای خود گوشی موبایل می خرد اما برای جلوگیری از درگیری آن را از همسرش مخفی می کند و همین مسئله موجب اختلافات متعددی می شود درحالی که توصیه می شود زوجین صادقانه تمامی مسائل را مطرح کنند و از عواقب آن نهراسند.
تحمیل ذهنیت و تفکرات بر دیگری
گاهی تصوراتی که از دیگران دارید با واقعیت کیلومترها فاصله دارد، این مسئله می تواند در روابط شخصی یا روابط حرفه ای مراجع و درمانگر اشکال ایجاد کند در نتیجه شناخت و رفع این عوامل تاثیرات بسزایی در کیفیت رابطه دارد.