اختلال شخصیتی خودشیفته (NPD) یک اختلال شخصیتی جدی است که با الگوهای ناسازگار و مشکلات در برقراری روابط اجتماعی همراه است. افراد مبتلا به NPD تمایل دارند که خود را به عنوان مرکز جهان ببینند و به دیگران به عنوان ابزارهایی برای تأمین نیازهای خود نگاه کنند. آنها ممکن است نسبت به نظرات و نیازهای دیگران بیتوجه باشند و تمایل داشته باشند تا فقط از زاویه منافع و امیال شخصی خود به دیگران نگاه کنند. این اختلال میتواند تأثیرات منفی بر روابط افراد داشته باشد و منجر به کاهش توانایی در برقراری ارتباط و ایجاد پیوندهای سالم با دیگران شود.برای درمان خودشیفتگی مشاوره روانشناختی توصیه میشود تا به فرد کمک شود روابط خود را بهبود بخشد .آگاهی و تسلط بر الگوهای رفتاری خود و تأثیر آنها بر روابط میتواند به فرد کمک کند تا با این اختلال مقابله کند و روابط سالمتری با دیگران برقرار کند.
تعریف خودشیفتگی
صفت خودشیفته افرادی را توصیف میکند که اعتقاد دارند خود را به عنوان مرکز جهان و محور اصلی تمامی توجهها ببینند. این افراد تمایل دارند که همیشه در مرکز توجه قرار گیرند و به دنبال تحسین و تمجید از سوی دیگران هستند. آنها خود را برتر و مهمتر از دیگران میدانند.در اسطورهها، نارسیس یک شخصیت بود که به زیبایی و چهره خود علاقه مند بود. او به اندازهای در عشق به خود گرفتار شده بود که حتی هنگام نگاه به تصویر خود در آب، نمیتوانست از آن دست بکشد. این عشق افراطی به خود باعث شد که ضعیف و نحیف شود و سرانجام جان خود را از دست دهد بنابراین، اصطلاح “خودشیفتگی” با پدیده نارسیسم یا عشق بیش از حد به خود،تعریف می شود و به وضعیتی اشاره دارد که فرد خود را به عنوان مرکز همه چیز و مهمترین شخصیت در جامعه میبیند. افراد خودشیفته، از نظر روانشناسی، به عنوان افرادی شناخته میشوند که به طور غالب بر توجه به خود و نیازهای شخصی خود تمرکز دارند.
افراد خودشیفته معمولاً به تغییر و بهبود خود علاقهای ندارند و تمایل دارند تا در همان وضعیت باقی بمانند. آنها ممکن است در مواجهه با انتقادها یا نقدهای سازنده، عصبانی شوند یا نسبت به آن ها بی توجه باشند. افراد خودشیفته به سرعت از روابطی که تایید نشدهاند فرار میکنند و به دنبال جستجوی افراد جدید میروند که بتوانند نیازهای شخصی آنها را برآورده کنند. در نهایت، این افراد معمولاً دچار مشکلات در برقراری روابط عمیق و معنادار با دیگران هستند و تمایل زیادی به خودمحور بودن دارند.
علت خودشیفتگی
شاید این سوال برای شما نیز پیش امده باشد که چگونه یک کودک در بزرگسالی به فردی خودشیفته تبدیل می شود؟
خودشیفتگی یک ویژگی روانشناختی است که ممکن است در افراد بزرگسال شکل گیرد و میتواند به مشکلات بین فردی و روانی منجر شود. در این متن، به دو عامل اساسی که ممکن است در شکل گیری خودشیفتگی نقش داشته باشند، پرداخته خواهد شد
عامل اول، نارسیسیسم اولیه است . نارسیسیسم اولیه به حالتی اشاره دارد که والدین از کودکان خود تمجید میکنند و آنها را پرستش میکنند. این والدین به کودکان خود نمیآموزند که هر فرد نقاط ضعفی دارد و به همین دلیل، افراد با نارسیسیسم اولیه در بزرگسالی به اندازهای خودخواه و خودمحور میشوند که انتظار دارند همه به خوبی در خدمت آنها باشند.
عامل دوم، خودشیفتگی جبرانی است و به افرادی اشاره دارد که در کودکی مورد سواستفاده و بیتوجهی قرار گرفتهاند. این کودکان به قدری از خود ناامید هستند که تنها خیال پردازی در مورد عظمت و بزرگی خودشان آنها را آرام میکند.
با توجه به این دو عامل، مشخص است که والدین نقش بسزایی در شکل گیری خودشیفتگی در فرزندان خود دارند. آموزش به کودکان در مورد قبول نقاط ضعف و تقویت اعتماد به نفس، میتواند به پیشگیری از خودشیفتگی کمک کند. همچنین، شناخت عوامل محرک در شکل گیری خودشیفتگی، میتواند به بهبود روانشناختی و رفتارهای فرد کمک کند در ادامه این مقاله به ویژگی های افراد خودشیفته می پردازیم.
ویژگی افراد خودشیفته
نشانه های خودشیفتگی اغلب در مراحل ابتدایی یک رابطه به سختی قابل تشخیص است، اما با گذشت زمان، این نشانه ها را می توان با وضوح بیشتری مشاهده کرد. این مقاله به شما کمک می کند تا تشخیص دهید که اطرافیان شما دارای نشانه های خودشیفتگی هستند یا خیر.
- خود شیفتگی یک اختلال شخصیتی است که با عدم توانایی درک دیگران همراه است. این اختلال میتواند منجر به اضمحلال کیفیت زندگی فرد شود و او را از تجربه سعادت باز دارد. افراد مبتلا به این اختلال نمیتوانند دیدگاه و تجربیات دیگران را درک کنند و قادر به قرار گرفتن در موقعیت یا پایگاه دیگران نیستند. به عبارت دیگر، آنها نمیتوانند خود را جای دیگران قراردهند و جهان را از زاویه دید آن ها بنگرند و این موضوع میتواند به مشکلات عمیق در فهم و ارتباط با دیگران منجر شود.
- نارسیسیسم یک اختلال شخصیتی است که با خودپرستی زیاد و عدم توانایی در احترام گذاشتن به دیگران همراه است. افراد مبتلا به این اختلال معمولاً به شدت باور دارند که آنها برتری بر دیگران دارند و نیاز به تحسین و توجه بیش از حد دارند. آنها ممکن است از دیگران استفاده کنند و به طور کلی ناتوان در ارتباطات عمیق و معقول با دیگران باشند. این مشکل میتواند به نقصان جدی در روابط شخصی و حرفهای فرد منجر شود و باعث کاهش کیفیت زندگی او گردد.
- افراد خودشیفته به طور عمده با مشکلات تخیل سالم و قدرت تجسم مناسب مواجه هستند. این افراد قدرت تخیل سالم و هدایت شده را ندارند و نمیتوانند از آن برای تعاملات اجتماعی بهینه استفاده کنند.
- در روابط انسانی، افراد خودشیفته تمایل دارند تا زمانی که نیازهای خودشان برآورده میشود، به دیگران توجه کنند و با آنها ارتباط برقرار کنند. اما در صورتی که با موقعیتی مواجه شوند که به نظرشان خوشایند نیست و نیازهایشان تامین نمیشود، به سرعت از این روابط خارج می شوند آنها به طور کلی بر خودشان تمرکز دارند و نمیتوانند درک کنند که دیگران نیز احساسات، نیازها و دیدگاههای خود را دارند. افراد خودشیفته به اندازه کافی به موقعیت دیگران واکنش نشان نمی دهند و به آنها توجه نمی کنند
- نارسیسم یک اختلال شخصیتی است که با ویژگیهایی همچون خودپرستی، نقصپذیری کم و نیاز به تحسین و توجه برجسته مشخص میشود. افراد نارسیستی تمایل دارند تا خود را به عنوان مرکز جهان ببینند و دیگران را به عنوان ابزارهایی برای تأمین نیازهای خود در نظر بگیرند.این افراد، عموماً دیگران را به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف شخصی خود میبینند، به طوری که احساسات، نیازها و حقوق دیگران را نادیده میگیرند. آنها تمایل دارند تا فقط از زاویه منافع و امیال شخصی خود به دیگران نگاه کنند و از ارتباطات برای تأمین نیازهای خود استفاده کنند.به عبارت دیگر، افراد نارسیستی معمولاً ناتوان در ابراز همدلی و توجه به نیازهای دیگران هستند و تمایل دارند تا فقط به خودشان توجه کنند.