افکار مزاحم چیست؟
افکار مزاحم مانند عمل نشخوار کردن هستند که مدام تکرار شده و کیفیت زندگی روزمره فرد را تحت الشعاع قرار می دهند. افکار مزاحم می توانند در قالب مسائل مذهبی و اعتقادی بروز یافته و فرد را آزار دهند. این افکار گاهی در زمینه مسائل جنسی نیز به وجود می آیند، زیرا تابوها و مسائل جنسی از زمان کودکی مدام برای فرد تکرار شده و در ذهن او تثبیت می شوند و زمانی که در فرد احساس گناه شکل می گیرد، اسباب مشکلات متعددی فراهم می شود که یکی از آن ها افکار مزاحم است.
3 تکنیک برای مقابله با افکار مزاحم
در رابطه با رهایی از افکار مزاحم می توان گفت که هرچه بیشتر تلاش کنید تا از آن رهایی یابید بیشتر در گرداب آن ها فرو خواهید رفت بنابراین شناخت تکنیک های کنترل این افکار اهمیت زیادی دارد لذا در این مقاله قصد داریم به بررسی تکنیک های غلبه بر افکار مزاحم اشاره کنیم.
تکنیک اول: با افکار خود مبارزه نکنید
یکی از بهترین راهکارهای غلبه بر افکار مزاحم این است که دست از کنترل کردن افکار مزاحم خود بردارید و به افکار خود مانند تکه ای ابر نگاه کنید که خواهند گذشت اما اگر مدام توجه خود را به ابرها معطوف کنید حتی زمانی که ابری وجود ندارد به دنبال آن خواهید گشت. افکار وسواسی و مزاحم مانند تکه های ابر می آیند و می روند اما اگر مدام توجه خود را به آن ها معطوف کنید مغز شما در پی یافتن و ساختن آن ها خواهد بود.
در حقیقت می توان گفت مشکل انسان ها با افکار مزاحم از جایی آغاز می شود که سعی در کنترل آن ها می کند مانند باتلاقی که هر چه بیشتر در آن دست و پا می زند، بیشتر فرو می رود.
برای درمان افکار وسواسی توصیه می شود که از برچسب زدن به خود خودداری کنید و خود را با القاب منفی خطاب نکنید زیرا احساس حقارت، گناه و خود کم بینی از علل تشدید افکار مزاحم و وسواسی می باشد.
پیشنهاد مطالعه: آشنایی با اختلالات اضطرابی
دلیل کنترل گری چیست؟
انسان به عنوان موجودی با آزادی عمل تقریبا توانسته است که متغیر های اطرافش را کنترل کرده و در اختیار خود درآورد برای مثال او توانسته دمای اتاق را با سیستم گرمایشی یا سرمایشی، تغییر نوع پوشش و تغییر مکان کنترل کند بنابراین این مسئله را به افکار خود نیز تعمیم داده و سعی در کنترل آن ها می کند در واقع تمام قواعد و قوانین بشری نیز به منظور تسلط بر پدیده های مختلف به وجود آمده اند و موجب شده اند تا انسان از کنترل گری سود بسیاری ببرد اما این مسئله در مورد موضوعاتی مانند افکار مزاحم نتیجه عکس دارد. شما هرچه بیشتر سعی در کنترل افکار وسواسی تان داشته باشید آن ها بیشتر به سراغ شما خواهند آمد به منظور اثبات این موضوع تلاش کنید که طی یک دقیقه آینده به سیب قرمز فکر نکنید! همانطور که این مسئله امکان پذیر نیست، تلاش برای تفکر نکردن در مورد افکار وسواسی و مزاحم نیز سودی ندارد.
به منظور جلوگیری از تفکر درباره افکار وسواسی می توانید به الویت هایتان پرداخته و شروع به انجام دادن آن ها کنید ولو اینکه افکار وسواسی در حین انجام آن ها به ذهن تان خطور کنند.
تکنیک دوم: Thought stoping
در این تکنیک شما باید افکاری را که به ذهنتان خطور می کنند، بنویسید.
با توجه به اینکه افکار از شدت و اهمیت گوناگونی برخوردار هستند، در این تکنیک باید افکار قوی با مزاحمت بیشتر را یادداشت و سپس به آن ها مراجعه کرده و با صدای بلند آن ها را بخوانید و پس از خواندن به آن افکار دستور توقف بدهید در واقع شما با اینکار زنجیر افکاری را که شما را به سوی افسردگی و خمودگی سوق می دهند، پاره می کنید.
شما با توقف فکری، خود حساسیت زدایی انجام داده و خود را در چند مرحله از بند افکار مزاحم می رهانید در مرحله اول ۱۰ ثانیه پس از شروع فکر در مرحله دوم ۳۰ ثانیه بعد و در مرحله سوم در انتهای فکر اینکار را انجام می دهید. به منظور انجام بهترین این تکنیک می توانید از یکی از نزدیکان خود کمک بگیرید به طوری که افکار خود را به او ارائه داده و شروع به مرور آن ها می کنید، اما حین مرور او حرکتی ناگهانی انجام می دهد تا رشته افکار شما پاره شود برای مثال محکم بر روی میز می کوبد.
این تکنیک باید به مدت سه دوره سه روزه انجام گیرد، سه روز اول با صدای بلند، سه روز دوم زمزمه وار و سه روز سوم، در ذهن دستور توقف را به این افکار می دهید و هر روز ۲۰ بار اینکار را انجام می دهید. این تکنیک نوعی از شرطی سازی محسوب می شود و موجب شرطی شدن شما در برابر افکار مزاحم می گردد.
این تکنیک را به نوع دیگری نیز می توانید انجام دهید، ابتدا افکارتان را روی کاغذ نوشته و آن را به فردی معتمد می دهید و از او می خواهید به محض اینکه به او اشاره کردید کاغذ را به سمتتان پرتاب کند در واقع اینکار به نوعی توهین محسوب می شود و در کاهش ارزش این افکار موثر است.
پیشنهاد مطالعه: روانشناس آنلاین
تکنیک سوم: افکارتان را ضبط کنید
ابتدا افکار وسواسی و مزاحم را ضبط کرده و آن را برای خود باز پخش کنید و همزمان با این باز پخش کارهای روزمره خود مثل آشپزی، تمیز کردن اتاق، رانندگی یا کارهای دیگر را انجام دهید.
هر یک از این تکنیک ها به نوعی موثر هستند و موجب انحراف توجه و تمرکز شما از روی افکار وسواسی و مزاحم بر روی کارهای دیگر می شوند. نتیجه بخشی این تکنیک ها نیازمند تکرار و شکیبایی است همانطور که برای رسیدن به اندام مطلوب باید مدت مدیدی را تمرین کنید، در مورد توقف افکار وسواسی نیز باید به طور دائم تمرین و ممارست داشته باشید.
از طرفی اگر محتوی این وسواس های فکری توام با مشکلاتی مانند طرحواره معیارهای سرسختانه باشد، باید تحت نظر درمانگر به درمان آن بپردازید.