آیا تا به حال برای شما پیش آمده که در نیمههای شب از خواب بیدار شوید و صدای فرزندتان را بشنوید که شما را صدا می زند یا به دلیل ترس از تاریکی در رختخواب شما ظاهر می شود؟ برای بسیاری از کودکان نوپا زمان خواب تنها لحظهای است که آنها به تنهایی در تاریکی قرار میگیرند. کودکان در طول روزمعمولاً با دوستان خود بازی میکنند یا تحت نظارت بزرگترها هستند بنابراین طبیعی است که این تنهایی و تاریکی در زمان خواب بتواند اضطراب و ترس را به وجود آورد. والدین همواره در تلاش هستند تا زندگی فرزندانشان را شاد و بیدغدغه کنند. شاید یکی از بزرگترین نگرانیها ی شما این است که فرزندتان احساس ترس کند. به ویژه زمانی که کودک شما ناگهان با خاموش شدن چراغها دچار ترس میشود، این موضوع میتواند بسیار ناراحتکننده باشد. اما چگونه ممکن است کودکی که هیچ تجربه نامطلوبی از تاریکی ندارد، به این شکل بترسد؟
ترس از تاریکی در کودکان پدیدهای شایع و طبیعی است که اکثر کودکان در مقطعی از زندگی خود آن را تجربه میکنند. این احساس میتواند ناشی از تخیلات فعال و حساسیتهای طبیعی دوران کودکی باشد.
تعریف ترس
ترس یکی از احساسات بنیادی و طبیعی انسان است که به عنوان یک واکنش دفاعی در برابر خطرات و تهدیدات شناخته میشود. این احساس میتواند به صورت فیزیولوژیکی (مانند افزایش ضربان قلب و تعریق) و روانی (احساس اضطراب و نگرانی) بروز کند. ترس در کودکان به ویژه در مراحل مختلف رشد آنها، به دلیل عدم آگاهی کامل از محیط و تواناییهای خود، شکلهای متنوعی به خود میگیرد. برخی از این ترسها ممکن است موقتی باشند و با بزرگتر شدن کودک کاهش یابند، در حالی که برخی دیگر ممکن است به مشکلات جدیتری منجر شوند.
با بزرگ شدن کودکان، نگرانیها و ترسهای مختلفی در آنها شکل میگیرد. برخی از این احساسات در تمام مراحل رشد کودک رایج هستند:
سنین ۲-۴ سال
- ترس از تاریکی
- ترس از کمدها
- ترس از تنها خوابیدن
- ترس از وضعیت جوی (رعد و برق)
- ترس از سایهها
- ترس از صداهای بلند
سنین ۵-۷ سال
- ترس از تاریکی
- ترس از پزشکان
- ترس از صداهای ناگهانی و بلند
- ترس از حشرات و حیوانات
- ترس از رد شدن توسط دوستان
سنین ۸-۱۱ سال
- ترس از ارواح
- ترس از دست دادن افراد محبوب
- ترس از شکست در مدرسه
- ترس از افراد شرور (ربودن)
- ترس از ناامید کردن والدین
سنین ۱۲-۱۸ سال
- ترس برای ایمنی شخصی
- ترس از ارائه در مدرسه
- ترس از مرگ
- ترس از آینده
- ترس برای تصویر خود (ترس از نظر دیگران درباره آنها)
- ترس از سوءاستفاده
- ترس از رویدادهای جهانی
در این مقاله قصد داریم که فقط در مورد ترس از تاریکی در کودکان صحبت کنیم. این نوع ترس یکی از شایعترین و شناختهشدهترین ترسها در میان کودکان است و تأثیرات عمیقی بر روی رفتار و خواب آنها دارد.
عوامل مؤثر در ترس کودکان از تاریکی
ترس از تاریکی یک تجربه رایج در میان کودکان نوپا است و میتواند ناشی از عوامل متعددی باشد. در اینجا به بررسی علمی و معتبر این عوامل میپردازیم:
احساسات منفی مرتبط با خواب
کودکان ممکن است نسبت به محیط خواب خود احساس منفی داشته باشند. وجود نقاط تاریک در اتاق یا اشیاء آشنا که در نور کم به شکلهای ترسناک درمیآیند، میتواند تخیل کودک را تحریک کند. این ترسها، هرچند ممکن است بیاساس به نظر برسند، برای کودک کاملاً واقعی هستند و نیاز به توجه دارند. ایجاد یک روال خواب مثبت و آرامشبخش میتواند به کاهش این احساسات منفی کمک کند.
تأثیر رسانههای تصویری
کودکان به شدت تحت تأثیر محتوای رسانهای قرار دارند. صحنههای ترسناک که در تاریکی یا محیطهای کمنور رخ میدهند، میتوانند احساس ترس را در آنها ایجاد کنند. این تصاویر ممکن است در ذهن کودک زنده شوند و وقتی که آنها در تاریکی تنها هستند، به ترسهایشان دامن بزنند. بنابراین، نظارت بر محتوای رسانهای که کودک مشاهده میکند، اهمیت زیادی دارد.
رژیم غذایی و خواب
تحقیقات نشان دادهاند که رژیم غذایی میتواند بر کیفیت خواب تأثیر بگذارد. مصرف غذاهای حاوی قند بالا ممکن است منجر به افزایش سطح گلوکز خون و خواب بیکیفیت شود. خواب ناکافی میتواند زمان بیشتری برای بروز اضطراب و ترس فراهم کند. بنابراین، توجه به تغذیه کودک و اطمینان از خواب کافی او میتواند به کاهش ترسهای شبانه کمک کند.
اضطراب والدین
مطالعات نشان دادهاند که اضطراب والدین میتواند به فرزندان منتقل شود. حتی اگر والدین بهطور خاص نگران تاریکی نباشند، نگرانیهای عمومی آنها میتواند بر احساس امنیت کودک تأثیر بگذارد. والدینی که بیش از حد محافظتکننده هستند نیز ممکن است به افزایش اضطراب در کودکان منجر شوند.
تجربیات آسیبزا
تجربیات آسیبزا مانند تصادفات یا حوادث ناگوار میتوانند باعث ایجاد فوبیاهای خاص شوند. اگر کودکی یک تجربه آسیبزا را پشت سر گذاشته باشد، احتمال بروز ترس از تاریکی یا سایر فوبیاها در او افزایش مییابد.
پیشنهاد مطالعه: افسرگی کودک
ترس از تاریکی از چه سنی شروع می شود؟
ترس از تاریکی یکی از تجربیات شایع در دوران کودکی است که تقریباً تمامی کودکان در مرحلهای از زندگی خود با آن مواجه میشوند.
تحقیقات نشان میدهد که ترس و اضطراب مرتبط با تاریکی معمولاً از سن 2 تا 2.5 سالگی به بعد تشدید میشود. این پدیده اغلب همزمان با مراحل مهمی از رشد شناختی و اجتماعی کودک است که در آنها تخیلات فعالتر میشوند. در این سن، کودکان ممکن است بازیهای تخیلی را آغاز کنند. کودکان قادرند تصاویری از تهدیدات خیالی را در ذهن خود بسازند و این امر باعث ایجاد احساس اضطراب و ترس در مواجهه با تاریکی میشود.این تخیلات جدید ممکن است در طول روز جذاب وشگفتانگیز باشد اما هنگام خواب، این تصورات میتوانند به منبعی از نگرانی تبدیل شوند. بر اساس مطالعات بیشتر کودکان در دورهای از زندگی خود (معمولاً قبل از سن 12 سالگی) ترس از تاریکی را تجربه میکنند. با این حال، برخی از کودکان ممکن است این ترس را تا بزرگسالی نیز همراه داشته باشند. اهمیت این موضوع در این است که والدین باید به این احساسات توجه کنند و آنها را نادیده نگیرند یا تحقیر نکنند، چرا که این احساسات برای کودک بسیار واقعی و قابل توجه هستند.
برای کمک به کودکان در مدیریت این ترس، والدین میتوانند اقداماتی انجام دهند، از جمله استفاده از چراغهای شب، ایجاد محیطهای امن و آرامشبخش، و گفتگو درباره ترسها به شیوهای مثبت و حمایتی. برخی کودکان ممکن است تنها برای چند هفته از تاریکی بترسند، در حالی که دیگران ممکن است این احساس را برای ماهها یا حتی سالها تجربه کنند. همچنین، ترسهای دیگری نیز ممکن است در طول زمان با ترس از تاریکی ترکیب شوند.
ترس یک واکنش طبیعی و یک مکانیسم دفاعی است
ترس یکی از احساسات بنیادین انسان است که نقش مهمی در بقاء و ایمنی فرد ایفا میکند. این احساس به عنوان یک واکنش طبیعی به تهدیدات و خطرات محیطی به ما کمک میکند تا از موقعیتهای خطرناک دوری کنیم و در نتیجه به حفظ سلامت جسمی و روانی خود بپردازیم.
در مواجهه با خطرات ترس به ما یادآوری میکند که باید از رفتارهایی که ممکن است به ما آسیب برسانند اجتناب کنیم. برای مثال کودکان به طور طبیعی یاد میگیرند که از شنا کردن در آبهای عمیق بپرهیزند یا به آتش نزدیک نشوند زیرا ترس از غرق شدن یا سوختن به آنها کمک میکند تا از موقعیتهای خطرناک دور شوند. این واکنشها نه تنها نتیجه تجربیات فردی بلکه ممکن است به صورت ژنتیکی نیز منتقل شوند. تحقیقات نشان دادهاند که برخی ترسها میتوانند از نسلهای قبلی به نسلهای بعدی منتقل شوند، به گونهای که تجربیات منفی اجداد میتواند در DNA ما ثبت شود.
ترس همچنین یک مکانیسم دفاعی مهم است که به ما امکان میدهد در برابر تهدیدات بالقوه واکنش نشان دهیم. این احساس در دوران کودکی به وضوح بیشتر نمایان میشود و در حالی که ترسهای شدید ممکن است بر رفاه عاطفی کودک تأثیر منفی بگذارند، ترسهای سالم میتوانند به آنها کمک کنند تا اقدامات احتیاطی لازم را برای ایمن ماندن انجام دهند. برای مثال، ترس از غرق شدن، سوختن یا ربوده شدن میتواند موجب شود که کودک از موقعیتهای خطرناک دوری کند و بدین ترتیب مهارتهای لازم را بیاموزد.به طور کلی، ترس نه تنها یک احساس طبیعی است، بلکه ابزاری کارآمد برای محافظت از خود در دنیای پیچیده و گاهی خطرناک است.
ترس به عنوان ابزار تربیتی مناسب نیست
زمانی که متوجه میشوید فرزندتان از تاریکی میترسد ممکن است وسوسه شوید که از این ترس به نفع خود استفاده کنید. عباراتی مانند “اگر تکلیف خود را انجام ندهی، به آقا دزد میگم بیاد !” یا “برو بخواب وگرنه به هیولای کمدت غذا میدهم ممکن است در نظر شما شوخیهایی بیضرر به نظر برسند. اما این نوع رفتارها میتوانند ترسهای ناسالم و اضطرابهای غیرضروری را در فرزندتان تقویت کنند. استفاده از ترس به عنوان ابزاری برای تربیت نه تنها نتایج مثبتی به همراه ندارد بلکه میتواند به آسیبهای روانی و عاطفی منجر شود. بنابراین، بهتر است از بازی کردن با ترسهای فرزندتان خودداری کنید و به جای آن، فضایی امن و حمایتکننده برای او فراهم آورید تا بتواند با ترسهایش به طور سالم مواجه شود.
فرق ترس از تاریکی با فوبیا از تاریکی
ترس از تاریکی یکی از شایعترین ترسها در میان کودکان است و معمولاً در سنین 3 تا 6 سالگی بهعنوان بخشی طبیعی از فرآیند رشد کودک ظاهر میشود. بسیاری از روانشناسان و متخصصان روانپزشکی بر این باورند که این ترس، مرحلهای عادی در توسعه عاطفی و شناختی کودکان است.
در حالی که فوبیا بهطور کلی به عنوان یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکی شناخته میشود و طبق آمار، حدود 12 درصد از بزرگسالان و تقریباً 20 درصد از نوجوانان در طول زندگی خود با آن مواجه میشوند. فوبیا شامل احساسات شدید و غیرقابل کنترل اضطراب و وحشت است که ممکن است منجر به حملات پانیک شود. این حملات ممکن است شامل علائمی نظیر تپش قلب، سرگیجه، حالت تهوع و احساس وحشت باشد. افراد مبتلا به فوبیا معمولاً از موقعیتهایی که باعث ایجاد ترس میشود، اجتناب میکنند؛ بهعنوان مثال، ممکن است از رفتن به رختخواب خودداری کنند.
تفاوت اصلی بین ترس طبیعی و فوبیا در شدت و میزان اضطراب نهفته است. در حالی که اکثر کودکان در سنین 7 یا 8 سالگی به تدریج بر ترسهای خود غلبه میکنند، در برخی موارد ممکن است این ترس به یک وضعیت پزشکی به نام “نیکتوفوبیا” (nyctophobia) تبدیل شود که به معنای ترس شدید از تاریکی است.
اگر ترس کودک غیرمنطقی و بیش از حد باشد و بر زندگی روزمره او تأثیر بگذارد، ممکن است به عنوان یک فوبیا طبقهبندی شود. در چنین شرایطی، مشاوره با یک روانشناس برای دریافت راهنمایی و حمایت ضروری است.
پیشنهاد مطالعه: اختلال ADHD در کودکان
بهبود محیط خواب کودک
برای بهبود کیفیت خواب نوزادان و کودکان، تغییرات در محیط خواب میتواند موثر باشد. یکی از این تغییرات، استفاده از نور شب است. در این زمینه، توصیه میشود که اگر از نور شب استفاده میکنید، رنگهای گرم مانند زرد، نارنجی و قرمز را انتخاب کنید. تحقیقات نشان دادهاند که نورهای آبی میتوانند تولید هورمون کورتیزول را افزایش دهند، که این امر میتواند مانع از خواب آرام و عمیق شود.توصیه میشود که به تدریج و به آرامی نورهای خانه را در نزدیکی زمان خواب کاهش دهید. این کار نه تنها به راحتتر شدن خواب کودک کمک میکند، بلکه تولید ملاتونین را نیز تحریک کرده و فرآیند خواب را تسهیل میکند
در نهایت، به یاد داشته باشید که تغییرات در عادات خواب کودک معمولاً به صورت یک شبه اتفاق نمیافتند. حفظ احترام و ایجاد یک محیط آرام و ثابت بسیار حیاتی است. با گذشت زمان و با کمک والدین، کودکان میتوانند ترسهای خود از تاریکی را کاهش دهند و در نتیجه خواب بهتری داشته باشند .
ترس از تاریکی یکی از تجارب شایع در دوران کودکی است که بسیاری از کودکان در مراحل مختلف رشد خود با آن مواجه میشوند. این ترس معمولاً از سنین اولیه کودکی آغاز میشود و به ویژه در دوران نوپایی، تخیل فعال کودکان میتواند به شکلگیری تصورات ترسناک کمک کند. برای مثال، تصورات درباره موجودات پنهان در زیر تخت یا در کمد میتواند به شدت احساس ناامنی و ترس را تشدید کند.
با ورود به سنین مدرسه، انتظار میرود که این ترسها کاهش یابند، زیرا کودکان یاد میگیرند که بین واقعیت و تخیل تمایز قائل شوند. اما عواملی مانند تصاویر ترسناک در رسانهها، اضطراب والدین و عادات غذایی نامناسب میتوانند به تشدید این ترسها کمک کنند. همچنین، تجربیات منفی مرتبط با خواب و محیط خواب نیز میتوانند بر احساسات کودکان تاثیر بگذارند.
اگر نگران هستید که ترس فرزندتان از تاریکی فراتر از حد معمول باشد یا برای مدت طولانیتری ادامه یابد، مشاوره با یک روان شناس مجرب میتواند مفید باشد. آنها میتوانند راهکارهای مؤثری را برای کمک به فرزند شما ارائه دهند و به شما در مدیریت این وضعیت یاری رسانند.