در حوزه علوم اجتماعی و بهویژه در زمینههای روانشناسی و مشاوره، مفهوم «چهار سوار آخر الزمان » که توسط آقای گاتمن مطرح شده است، بهعنوان یک الگوی تحلیلی برای درک و تحلیل دینامیکهای روابط انسانی بهویژه در زمینه ازدواج و روابط عاطفی شناخته میشود. این چهار سوار شامل رفتارها و الگوهای ارتباطی است که میتواند به تخریب روابط منجر شود. آقای گاتمن با بررسی دقیق این الگوها، به شناسایی عواملی پرداخته است که موجب بروز تنش، سوءتفاهم و در نهایت فروپاشی روابط میشوند. این نظریه به شناخت بهتر رفتارهای مخرب در روابط کمک میکند. در این مقاله به بررسی اجمالی چهار سوار آخر الزمانی و تأثیر آن بر کیفیت روابط عاطفی پرداخته خواهد شد، تا اهمیت درک این الگوها در راستای ارتقاء سلامت روانی و عاطفی افراد روشنترشود.
چهارسوار آخر الزمان
روش گاتمن، که بر پایه دههها تحقیق و بررسیهای تجربی بنا شده است، به عنوان یکی از رویکردهای معتبر در مطالعه روابط زوجها شناخته میشود. جان گاتمن، به همراه همکارش رابرت لونسون، در طول بیش از 40 سال فعالیت علمی، صدها مطالعه تجربی را با مشارکت بیش از 3000 زوج انجام دادهاند. این تحقیقات شامل مجموعهای از مطالعات طولی است که به شناسایی رفتارهای کلیدی زوجهای موفق و همچنین زوجهایی که به جدایی منجر میشوند، پرداخته است.
گاتمن با تحلیل دادههای بهدستآمده از این مطالعات، موفق به توسعه روشی گردید که هدف آن بهبود روابط و کاهش تعارضات میان زوجها است. او ادعا میکند که قادر است با دقت 90 درصد پیشبینی کند که آیا یک زوج به زندگی مشترک خود ادامه خواهند داد یا خیر.
در این راستا، گاتمن به شناسایی چهار رفتار منفی پرداخته است که او آنها را “چهار سوار آخرالزمان” مینامد. این رفتارها شامل تحقیر،انتقاد، سنگاندازی یا کنارهگیری از تعامل و حالت دفاعی هستند. وجود این رفتارها در روابط زوجها به طور قابل توجهی میتواند منجر به افزایش تنش و در نهایت جدایی گردد. در ادامه به بررسی این چهار رفتار منفی می پردازیم:
تحقیر
«اگر گاتمن مشاهده کند که یکی از طرفین یا هر دو طرف در یک ازدواج به تحقیر یکدیگر میپردازند، این رفتار را به عنوان یکی از مهمترین نشانههای بروز مشکلات جدی در رابطه تلقی میکند.»
تحقیر در روابط انسانی میتواند عواقب بسیار وخیمی داشته باشد. بیاحترامی و تمسخر دیگران، چه به صورت کنایهآمیز و چه به شکل مستقیم، نوعی تحقیر محسوب میشود. رفتارهایی نظیر طنز خصمانه، صدا زدن با لحنی توهینآمیز، تقلید و زبان بدن منفی مانند چرخاندن چشم و تمسخر همگی نشانههای تحقیر هستند. این رفتارها به وضوح نشاندهنده احساس برتری و انزجار نسبت به طرف مقابل هستند و میتوانند به شدت به کیفیت رابطه آسیب برسانند.
تحقیر به طور خلاصه بیانگر این پیام است: «من از تو بهترم و تو از من کمتر هستی.» این نوع رفتار یکی از خطرناکترین تهدیدات برای روابط زناشویی است. تحقیر در واقع مجموعهای از کنشها و واکنشهاست که باعث میشود طرف مقابل احساس کمارزشی کند. نمونههایی از تحقیر شامل فحاشی، ناسزاگویی و گاهی شوخیهای غیرمناسب است. انسانها گاهی اوقات شوخیهای خود را توجیه میکنند، در حالی که این شوخیها ممکن است جنبه تمسخرآمیز داشته باشند و شخصیت شریک زندگی را زیر سوال ببرند. هر رفتاری که منجر به کاهش شأن انسانی فرد مقابل شود و احساس ناخوشایندی را در او ایجاد کند، میتواند زمینهساز تحقیر باشد. به عبارت دیگر، تحقیر کردن یکی از مخربترین رفتارها برای پایان دادن به یک رابطه است و باید به شدت مورد توجه قرار گیرد.
پیشنهاد مطالعه: اشتباهات رابطه
انتقاد
در زمینه ارتباطات بین فردی، یکی از نکات کلیدی که آقای جان گاتمن بر آن تأکید دارد، موضوع انتقاد و تأثیرات آن بر روابط انسانی است. ممکن است این سؤال مطرح شود که چگونه افراد میتوانند بدون انتقاد رشد کنند و شخصیت بالندهای داشته باشند. گاتمن بر این باور است که انتقاد باید به گونهای انجام شود که به شخصیت فرد مقابل آسیب نرساند.انتقاد سازنده به انتقادی اطلاق میشود که بر یک رفتار خاص متمرکز است و هدف آن بهبود وضعیت موجود است. در مقابل، اگر انتقاد به شخصیت فرد مربوط شود، میتواند به روابط آسیب بزند. استفاده از جملات مخرب میتواند انتقاد را از چارچوب سازنده خارج کند.
گاتمن پیشنهاد میکند که در فرایند انتقاد سازنده، بهتر است از جملات «تو» پرهیز شود، زیرا این نوع جملات ممکن است موجب احساس سرزنش در طرف مقابل شوند. به عنوان مثال، به جای گفتن «تو همیشه به خانواده من بیمحلی میکنی»، میتوان بیان کرد: «من امروز بسیار ناراحت شدم وقتی متوجه شدم که به خانوادهام توجه نکردید.» این نوع بیان احساسات شخصی، به جای حمله به شخصیت فرد، موجب ایجاد فضای گفتگو میشود.
علاوه بر این، گاتمن تأکید دارد که خواستهها باید بهطور واضح و مشخص بیان شوند. دیگران توانایی ذهنخوانی ندارند و نمیتوانند به طور خودکار دریابند چه چیزی شما را آزرده است. بنابراین، ضروری است که با طرف مقابل بهطور شفاف و محترمانه صحبت کنید و خواستههای خود را به وضوح بیان کنید. همچنین مهم است که درباره رفتارهایی که از آنها بیزارید و رفتارهایی که مورد پسند شما هستند، صحبت کنید تا طرف مقابل از علایق شما آگاه شود.
سنگاندازی یا کنارهگیری از تعامل
یکی از رفتارهای مخرب دیگر که جان گاتمن آن را “قاتل رابطه” مینامد، قهر کردن یا سنگاندازی به معنای امتناع از برقراری ارتباط و کنارهگیری از گفتگو با هدف ایجاد فاصله میان فرد و شریک زندگیاش است. این رفتار، که به عنوان “خاموش شدن عمدی” نیز شناخته میشود، میتواند تأثیرات منفی عمیقی بر روابط داشته باشد. در حین مشاجره، این نوع رفتار نه تنها به ناامیدی و آسیب به رابطه منجر میشود، بلکه توانایی زوجها در حل تعارضات و تعامل صمیمانه را نیز کاهش میدهد.
این رفتار مانع از برقراری ارتباط مؤثر میشود و در نتیجه، امکان حل مشکلات و ترمیم روابط را به شدت کاهش میدهد. قهر به عنوان ابزاری برای کنترل طرف مقابل به کار میرود، اما این نوع کنترل در نهایت میتواند عواقب منفی جدی برای هر دو طرف به همراه داشته باشد.
از مضرات قهر یا ایجاد دیوار سنگی این است که امکان ترمیم روابط انسانی را از بین میبرد. هر چه مدت زمان قهر طولانیتر شود، امکان بازگشت به حالت قبلی و ترمیم رابطه دشوارتر میشود. در تحقیقات گاتمن، این پدیده به عنوان سم مهلک برای روابط توصیف شده است و نشاندهنده اهمیت برقراری ارتباط مؤثر و صمیمانه در حفظ و تقویت روابط بین فردی است.
پیشنهاد مطالعه: مشاوره ازدواج
حالت تدافعی
مورد آخر در نظریه گاتمن، به حالت تدافعی اشاره دارد که به عنوان ابزاری برای حفاظت از خود تعریف میشود. استفاده از حالت دفاعی بهطور معمول منجر به تخریب روابط میشود. در این فرآیند، بهجای آنکه به نقاط ضعف خود توجه کنیم، تلاش میکنیم تا طرف مقابل را سرزنش کرده و انتقادات را متوجه او سازیم. این نوع رفتار به ویژه زمانی که به توجیه و دفاع از خود منجر میشود، میتواند اثرات منفی عمیقی بر روابط ایجاد کند.
آقای گاتمن در این زمینه نکته جالبی را مطرح میکند: در استفاده از حالت دفاعی، فرد ممکن است در نقش قربانی ظاهرشود و وضعیت خود را بهگونهای ارائه دهد که دیگران را مقصر جلوه دهد. این رفتار نه تنها از عذرخواهی و تلاش برای ترمیم رابطه جلوگیری میکند، بلکه ممکن است فرد سعی کند با جستجوی نقاط ضعف در طرف مقابل، او را تحت فشار قرار دهد. بدین ترتیب، فرد قربانینما با نشان دادن مظلومیت خود، طرف مقابل را در نظر دیگران ظالم معرفی میکند و احساس گناه و ناراحتی را به او منتقل می کند .
این نوع مکانیزمها نهتنها مانع از حل مشکلات موجود میشوند، بلکه با گذشت زمان تنشها و مشکلات عمیقتر شده و ممکن است به وضعیتی منجر شوند که بازگشت به حالت قبلی غیرممکن گردد. بنابراین ضروری است که در روابط بین فردی، آگاهی از این مکانیزمها و تلاش برای مدیریت صحیح احساسات و رفتارها مدنظر قرار گیرد تا بتوانیم روابط سالمتری برقرار کنیم.
آقای گاتمن بیان میکنند که هر مشکلی باید با استفاده از گفتوگوهای صحیح، شفاف و مبتنی بر احترام متقابل حل شود. به عبارت دیگر، افراد باید از قدرت بیان و کلام خود بهرهبرداری کنند تا مسائل را به طور مؤثر مطرح کرده و حل کنند. این رویکرد مانع از آن میشود که مشکلات به صورت مداوم باقی بمانند و در آینده به چالشهای بزرگتری تبدیل شوند. در نهایت، آقای گاتمن اشاره میکنند که در برخی مواقع ممکن است زوجین به نقطهای برسند که حل یک مشکل خاص غیرممکن به نظر برسد. آگاهی از وجود چنین مشکلاتی که قابل حل نیستند، میتواند به تقویت رابطه زوجین کمک کرده و تنشهای میان آنها را کاهش دهد. عمر انسان کوتاه است و صرف زمان در جنگ و دعوا نه تنها بیفایده است، بلکه مانع از بهرهمندی کامل از لحظات زندگی میشود.