تعادل در شخصیت چیست؟ روانشناسان و نظریه پردازان برجسته پیشین تعادل شخصیتی را چگونه تعریف می کنند؟
حفظ تعادل در نظام رفتاری و شخصیت انسانی یکی از ارکان اصلی زندگی انسان است زیرا تعادل در شخصیت کمک شایانی به داشتن زیستی شاد و کاهش تنش های زندگی روزمره می کند.
شناخت حد تعادل شخصیت و رعایت آن از مسائل مهم در زندگی ما بوده و می تواند ما را در رسیدن به اهداف مان یاری کند. اگر فردی نتواند حد تعادل شخصیت را بشناسد و رعایت کند نمی تواند کاری سازنده انجام دهد.
تعادل و زیباییشناسی
تعادل در ابعاد مختلف شخصیت، در هر دوجنس زن و مرد می تواند زندگی را آسان تر کند در واقع تعادل رمز آرامش، نشاط، بالندگی و زیبایی است. از منظر زیبایی شناختی، چهره ای زیبا تلقی می شود که میان اجزاء آن تعادل و تناسب برقرار باشد، چهره ای که از تعادل خارج شده باشد دیگر زیبا نیست. اگر بخواهیم به بررسی ریشه لغوی تعادل بپردازیم می توانیم بگوییم که تعادل از ریشه عربی مصدر 《عدل》 می آید و طبق گفته امام علی (ع) عدالت یعنی وضع الشیء فی موضعه یعنی هر چیزی را بر سر جای خودش قرار دادن.
رعایت تعادل در تمامی ارکان زندگی
تعادل باید در تمام ارکان زندگی رعایت شود در خرید کردن، ارتباط گرفتن، تحصیل، شغل و… چنانچه هر یک این مسائل از تعادل خارج شوند ، زندگی فرد دچار اشکال می شود.
در بررسی زندگی افرادی که به درمانگران و روانشناسان مراجعه کردند، می توان رگه هایی از عدم تعادل را مشاهده کرد. تعادل در ابعاد شخصیتی موضوعی حائز اهمیت است.
تعادل در تیپهای شخصیتی مختلف
انسان ها بر اساس تیپ های شخصیتی خاص خود شناخته می شوند و اگر انسانی با هر تیپ شخصیتی بتواند به تعادل شخصیتی دست یابد و آن را در ذهن، اعمال ،گفتار و کردار خود اعمال کند، می تواند نقص های مربوط به تیپ شخصیتی خود را مرتفع کند به بیان دیگر فردی با یک تیپ شخصیتی خاص از مواهب سایر تیپ های شخصیتی بی بهره است و از طرفی به سبب تیپ شخصیتی خود دچار اختلالات مربوط به همان تیپ شخصیتی است بنابراین اگر بتواند در چارچوب تیپ شخصیتی خود به تعادل برسد از دام این مشکلات خواهد گریخت یا حداقل این مشکلات را به کمترین میزان خواهد رساند.
پیشنهاد مطالعه: روانشناسی خانواده
تأثیر تعادل بر زندگی خانوادگی
هر شخصی ابعاد شخصیتی منحصر به فرد خود را دارد برای مثال یک پدر را در نظر بگیرید که دارای معرفت، سلطه گری، قدرت نمایی و… است اما در زمینه مهر ورزی و عاطفه ورزی نمی تواند چندان خوب عمل کرده و به خانواده خود مهر بورزد. این فرد از نظر بررسی روانشناختی دارای یک بعد شخصیتی ۵ ساله و یک بعد ۷۰ساله باتجربه است.
در مسئله ازدواج با این فرد باید این مسئله را در نظر بگیریم که هیچ زن و مردی در تمام زمینه ها اشتراکات بی پایانی با یکدیگر ندارند از طرفی ابعاد شخصیتی افراد می تواند در یک زمینه توانمند و در زمینه دیگر ناقص باشد مثل ورزشکاری که فقط با یک دست خود تمرینات را انجام داده و آن دست او حجیم و دیگری ضعیف شده است.
تأثیر تعادل بر رابطه زناشویی
هر فردی می تواند دارای یک بعد بسیار قوی شخصیتی و یک بعد ضعیف شخصیتی باشد اما اتفاقی که در خانواده این فرد رخ می دهد بستگی به سایر اعضای خانواده نیز دارد اما به طور معمول در خانواده اشخاص تک وجهی شاهد سرد شدن کانون خانواده، تربیت نادرست فرزندان، خیانت، طلاق و… خواهیم بود هرچند فرد از نظر مالی و رفاهی تمامی امکانات را برای خانواده خود فراهم کرده باشد.
مورد دومی را در نظر بگیرید که پدر در خانواده هیچ قاطعیتی ندارد و همه از او سوء استفاده می کنند. از نظر اسطوره شناسی زئوس که نماد قدرت و اقتدار و بیانگر مورد اول است در مقابل پزیدون که نماد احساسی بودن و بیانگر مورد دوم است، قرار می گیرد.
پیشنهاد مطالعه: اشتباهات رابطه
تحلیل تیپهای شخصیتی خانم ها
در رابطه با تعادل در شخصیت می توان به تحلیل شخصیتی خانم ها نیز پرداخت و چند تیپ شخصیتی را به صورت مجزا مورد بررسی قرار داد. اینجا کهن الگو ها مطرح می شوند که از بعد علمی مجزا است.
- تیپ اول زن آمازون، ملکه یا زن جنگجو است. در این تیپ افرادی قرار می گیرند که می جنگند تا در زمینه های اجتماعی و اقتصادی به کمال رسیده و تحسین دیگران را بر انگیزند اغلب بانوان مطرح در عرصه سیاست، اقتصاد و قدرت از این دسته هستند. تصور کنید که یک مادر با این تیپ شخصیتی در عاطفه ورزی ضعیف باشد آنگاه چه رخ می دهد؟
- تیپ دوم زنان مادر یا دیمیتر هستند که در خانه داری، آشپزی، پرستاری از کودک و… مهارت زیادی دارند.
- تیپ سوم زنان گیشا یا آفرودیت هستند که از خصوصیات آن ها می توان به مهارت در عشق بازی، دلبری و عشوه گری اشاره کرد. این افراد بر روی پوشش، نوع آرایش، تکلم، زبان بدن و…. خود تمرکز بسیار زیادی دارند.
- دسته چهارم زنان روحانی یا معنوی هستند که ویژگی های متمایزی دارند، بسیار با متانت، وفادار و آرام هستند و ارتباط خاصی با کائنات دارند به طوری که می توانید از رفتار و گفتار آن ها آرامش بگیرید.
اگر در وجود زنی بخشی از این چهار تیپ ناقص یا دچار اشکال باشد به خصوص تیپ سوم، آنگاه طرف مقابل او در رابطه به او خیانت می افتد به عنوان مثال خانمی را در نظر بگیرید که در مدیریت، خانه داری، آشپزی، مادر بودن و… سرآمد است اما به ظاهر و بعد زنانگی خود اهمیتی نمی دهد. مثل تخت طلایی که یک پایه اش شکسته است و اصول اصلی زنانگی و زیبايی شناختی را رعایت نمی کنند.
اگر تیپ آفرودیت و تیپ روحانی بتوانند دو بعد دیگر را در خود کمی تقویت کنند، زندگی شخصی، زناشویی و خانوادگی متعادلی خواهند داشت. این دو تیپ برتری خاصی نسبت به سایر تیپ ها دارند که اگر بتوانند از آن سود بجویند زندگی آرامی خواهند داشت زیرا رمز داشتن زندگی آرام و پر نشاط تعادل است.