اختلال دوقطبی (bipolar disorder) که به نام اختلال افسردگی شیدایی (manic depression)نیز شناخته میشود، شامل دورههایی از افسردگی و همچنین دورههایی از شیدایی (مانیا) است. در دوره شیدایی، فرد ممکن است احساس انرژی فراوان، خوشحالی شدید و رفتارهای پرخطر را تجربه کند. این دورهها میتوانند شامل علائم زیر باشند:
- شیدایی: افزایش انرژی، خوشحالی غیرمعمول و نیاز به خواب کمتر.
- افسردگی: دورههای مشابه با افسردگی عمده، شامل ناامیدی و بیعلاقگی
اختلال دوقطبی(bipolar disorder)چیست؟
اختلال دوقطبی یکی از اختلالات روانی است که با نوسانات شدید در حالتهای خلقی مشخص میشود. این نوسانات شامل دورههای شیدایی (مانیا) و افسردگی هستند.
در دوره افسردگی، فرد ممکن است احساس خستگی و کمبود انرژی داشته باشد. او ممکن است به فعالیتهای روزمره بیعلاقه شود و انگیزهای برای انجام کارها نداشته باشد. این افراد معمولاً احساس ناامیدی و نگرانی از آینده دارند. نشانههای دیگر شامل تغییر در خواب و اشتها، کاهش تمرکز و احساس بیارزشی است. این وضعیت میتواند به شدت بر کیفیت زندگی فرد تأثیر بگذارد.در مقابل، دوره شیدایی با افزایش انرژی، خوشحالی و فعالیتهای بیش از حد همراه است. افراد در این حالت ممکن است احساس کنند که قادر به انجام هر کاری هستند و برنامهریزیهای زیادی برای انجام فعالیتها داشته باشند. با این حال، این افراد معمولاً در ارزیابی واقعیت و پیامدهای رفتارهای خود دچار مشکل میشوند و ممکن است اقدام به کارهایی کنند که منطقی نیستند. این رفتارها میتواند منجر به شکست و ناامیدی شود و زمینهساز بازگشت به دوره افسردگی گردد.
انواع اختلال دو قطبی
چهار نوع اختلال دو قطبی وجود دارد که در هر چهار مورد تغییراتی خلقی نمایان می شود.
اختلال دوقطبی نوع یک: درنوع یک این اختلال دوره شیدایی حداقل هفت روز طول می کشد و این دوره شیدایی به قدری شدید است که ممکن است فرد نیاز به بستری فوری و مراقبت های پزشکی داشته باشد. معمولا در نوع یک اختلال دو قطبی به مدت دو هفته نیز فرد ممکن است دوره افسردگی عمیقی را تجربه کند. به نوعی افسردگی و شیدایی سبب تغییراتی عمده در خلق و خوی فرد می شوند وتشخیص مرز واقعیت و خیال برای افراد دارای این اختلال دشوار می شود.
اختلال دو قطبی نوع دو: افراد دارای این نوع اختلال، یک یا چند دوره شدید افسردگی به همراه دوره های خفیف شیدایی را تجربه می کنند و معمولا این افراد به مدت طولانی تری در حالت افسردگی باقی می مانند و حالات شیدایی به صورت کامل برای آن ها عارض نمی شود.در واقع می توان گفت که درنوع دوم، افسردگی برای افراد بیشتر آزار دهنده است تا علائم شیدایی. خطر خودکشی در اختلال دوقطبی نوع دوم بیشتر است.
اختلال ادواری یا سیکلوتایمیا: اختلال دو قطبی مزمنی است که افراد دارای این اختلال دوره های افسردگی و شیدایی شدیدی را تجربه نمی کنند به عبارت دیگر فرم خفیفی از اختلال دو قطبی است. ممکن است حداقل دو سال نیز طول بکشد.
اختلال دوقطبی نامشخص: ممکن است افراد علائمی از اختلال دوقطبی را تجربه کنند که با سه نوع قبل متفاوت باشد. علائم دو قطبی برای این افراد ممکن است طولانی مدت بروز و ظهور پیدا نکند و یا از شدت کمتری نیز برخوردار باشد.
افسردگی و اختلال دوقطبی
افسردگی و اختلال دوقطبی هر دو اختلالات روانی مهمی هستند که هرکدام ویژگیها و علائم خاص خود را دارند. در اینجا به بررسی این دو اختلال میپردازیم.
افسردگی
افسردگی یک اختلال خلقی است که با احساس عمیق ناامیدی و فقدان لذت از زندگی مشخص میشود. افراد مبتلا به افسردگی ممکن است علائم زیر را تجربه کنند:
- تغییرات خواب: شامل بیخوابی یا خواب زیاد.
- تغییرات اشتها: کاهش یا افزایش اشتها که منجر به تغییرات وزن میشود.
- کمبود انرژی: احساس خستگی مداوم و عدم توانایی در انجام فعالیتهای روزمره.
- عدم علاقه به فعالیتها: فقدان انگیزه برای انجام کارهایی که قبلاً لذتبخش بودند.
- احساس تنهایی و انزوا: تمایل به دوری از جمع و عدم تمایل به برقراری ارتباط با دیگران.
- مشکلات تمرکز: دشواری در تمرکز و تصمیمگیری.
- عدم تمایل جنسی
- افکار خودکشی
- تمایل به تنهایی وگوشه نشینی
پیشنهاد مطالعه: روانشناسی خانواده
تفاوتهای کلیدی افسردگی و اختلال دوقطبی
مدت زمان و شدت علائم: در افسردگی، علائم معمولاً پایدارتر هستند، در حالی که در اختلال دوقطبی، فرد بین دورههای شیدایی و افسردگی نوسان دارد.
نوع علائم: افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است دورههای شیدایی را تجربه کنند که در افسردگی وجود ندارد.
درک تفاوتهای بین افسردگی و اختلال دوقطبی برای تشخیص صحیح و درمان مؤثر این اختلالات بسیار مهم است. مشاوره با یک متخصص روانشناسی یا روانپزشکی میتواند کمککننده باشد تا افراد بتوانند بهترین روشهای درمانی را برای شرایط خود پیدا کنند.
علائم دوره شیدایی
اختلال دوقطبی یکی از اختلالات روانی است که با نوسانات شدید در خلق و خو مشخص میشود. این نوسانات شامل دورههای افسردگی و شیدایی (مانیا) میباشد. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است در دورههای شیدایی احساس کنند که همه چیز بر وفق مراد است، خوشبختی بیپایانی را تجربه کنند و توانایی حل مشکلات را در خود ببینند. این حالت میتواند به رفتارهای پرخطر و تصمیمگیریهای غیرمنطقی منجر شود. این نوسانات خلقی نه تنها بر کیفیت زندگی فرد تأثیر میگذارد، بلکه میتواند روابط اجتماعی و عملکرد شغلی او را نیز تحت تأثیر قرار دهد.لازم به ذکر است که برخی افراد تنها یکی از این دو حالت افسردگی یا شیدایی را تجربه میکنند، در حالی که دیگران ممکن است هر دو حالت را داشته باشند. افرادی که هر دو نوع خلق را تجربه میکنند، به عنوان افراد دوقطبی شناخته میشوند.از دیگر علائم شیدایی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- احساس پریشانی
- اعتماد به نفس بالا
- افزایش فعالیت های فیزیکی
- تحریک پذیری شدید
- اضطراب بالا
- بی صبری
- حواس پرتی
- رفتار های پرخاشگرانه
- صحبت کردن بسیار
- افکار بلندپروازانه و غیرمنطقی
- پرش از یک موضوع به موضوع دیگر هنگام صحبت کردن
- رفتار تکانشی
- باور غیر واقعی نسبت به توانایی های خود
- کم خوابیدن چند روزه بدون احساس خستگی
- افزایش رفتار های پرخطر مانند سوء مصرف مواد مخدر و الکل، سرمایه گذاری های کلان بدون منطق
- افزایش رفتار جنسی
- افراد مبتلا به این اختلال ممکن است روان پریشی را نیز تجربه کنند که به دو صورت توهم و هذیان نمایان می شود.
عوامل ارثی و محیطی اختلال دوقطبی
مطالعات نشان دادهاند که احتمال انتقال افسردگی از والدین به فرزندان بین ۲۰ تا ۲۵ درصد است اما اختلال دوقطبی، یک اختلال روانی پیچیده است که با تغییرات شدید در خلق و خو، انرژی و فعالیتهای روزمره مشخص میشود. شواهد علمی نشان میدهد که این اختلال دارای زمینه ژنتیکی قوی است. تحقیقات نشان دادهاند که فرزندان والدین مبتلا به اختلال دوقطبی، نسبت به جمعیت عمومی، ریسک بالاتری برای ابتلا به این اختلال دارند. برآوردها حاکی از آن است که احتمال انتقال اختلال دوقطبی از والدین به فرزندان بین ۴۰ تا 45 درصد متغیر است.
علاوه بر عوامل ژنتیکی، عوامل محیطی نیز نقش مهمی در بروز این اختلال ایفا میکنند. ترکیب این دو عامل میتواند منجر به شروع و شدت بیماری در افراد مختلف شود. همچنین، مطالعات نشان میدهند که عوامل محیطی مانند استرس یا تجربیات آسیبزا نیز میتوانند نقش مهمی در بروز این اختلال داشته باشند.
تفاوت اختلال شخصیت مرزی با اختلال دوقطبی
اختلال شخصیت مرزی (BPD) و اختلال دوقطبی (BD) هر دو شامل نوسانات خلقی هستند، اما این نوسانات به شیوههای متفاوتی بروز میکنند و ویژگیهای خاص خود را دارند.
نوسانات خلقی
در اختلال دوقطبی، فرد در دورههای شیدایی و افسردگی قرار میگیرد. در فاز شیدایی، فرد ممکن است احساس انرژی و خوشحالی شدید کند و در فاز افسردگی، احساس ناامیدی و کاهش انرژی را تجربه کند. تغییر بین این دو حالت معمولاً به مدت زمان مشخصی نیاز دارد و فرد برای ورود به فاز افسردگی باید یک پروسه خاص را طی کند.
در مقابل، افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است در یک روز یا حتی در یک لحظه، تغییرات خلقی شدیدی را تجربه کنند. به عنوان مثال، فردی که در حال حاضر احساس افسردگی میکند، ممکن است بهطور ناگهانی تحت تأثیر یک رویداد کوچک، احساس شادی و خوشحالی شدیدی را تجربه کند. این تغییرات سریع و غیرقابل پیشبینی در خلق و خو، یکی از ویژگیهای بارز اختلال شخصیت مرزی است.
جنبه های ژنتیکی و ساختاری
اختلال دوقطبی بهطور قابل توجهی تحت تأثیر عوامل ژنتیکی قرار دارد. تحقیقات نشان دادهاند که تاریخچه خانوادگی اختلال دوقطبی میتواند خطر ابتلا به این اختلال را افزایش دهد. این در حالی است که اختلال شخصیت مرزی بیشتر به عوامل محیطی و تجربیات زندگی مرتبط است و به عنوان یک اختلال شخصیتی شناخته میشود.
خودمحوری و تعاملات اجتماعی
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی معمولاً دچار خودمحوری هستند. آنها ممکن است از دیگران به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند، بدون اینکه به نیازها و احساسات دیگران توجه کنند. این رفتارها میتواند شامل آزار و اذیت دیگران یا ایجاد تنش در روابط باشد. در حالی که این ویژگیها در اختلال دوقطبی مشاهده نمیشود.
در نهایت، در حالی که هر دو اختلال دوقطبی و شخصیت مرزی شامل نوسانات خلقی هستند، نحوه بروز این نوسانات، مدت زمان آنها و زمینههای ژنتیکی و محیطی متفاوتند. این تفاوتها در تشخیص و درمان این اختلالات اهمیت زیادی دارند و نیازمند رویکردهای درمانی مختلفی هستند.
اختلال دوقطبی و ارتباط آن با سایر اختلالات
اختلال دوقطبی میتواند به بروز یا تشدید سایر اختلالات روانی مانند اختلالات اضطرابی، اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD)، حملات وحشتزدگی و حتی برخی بیماریهای جسمانی منجر شود. این ارتباطات پیچیده میتواند چالشهای بیشتری برای مدیریت و درمان این اختلال ایجاد کند.
شیمیایی مغز و اختلال دوقطبی
یکی از جنبههای کلیدی در درک اختلال دوقطبی، نقش شیمیایی مغز است. عدم تعادل در انتقالدهندههای عصبی مانند دوپامین، نوراپینفرین و سروتونین میتواند به بروز علائم این اختلال منجر شود. این عدم تعادل شیمیایی باعث میشود که برقراری ارتباط منطقی با فرد مبتلا دشوار باشد، به ویژه در دورههای شیدایی که فرد ممکن است احساساتی شدید و غیرمنطقی داشته باشد.
روشهای درمان اختلال دو قطبی
اگرچه اختلال دوقطبی به طور کامل قابل درمان نیست، اما با استفاده از رواندرمانی و دارو درمانی میتوان علائم آن را کنترل کرد. درمانهای دارویی میتوانند به تعادل شیمیایی مغز کمک کنند، در حالی که رواندرمانی میتواند نوسانات خلقی را کاهش دهد و عملکرد فرد را بهبود بخشد.
دارو درمانی
ثابتکنندههای خلق: لیتیوم یکی از داروهای کلیدی در درمان اختلال دوقطبی است. این دارو به تنظیم سطح مواد شیمیایی مغز کمک کرده و میتواند به کاهش شدت و فرکانس دورههای شیدایی و افسردگی کمک کند.
داروهای ضدافسردگی: این داروها ممکن است برای کنترل علائم افسردگی تجویز شوند، اما باید با احتیاط استفاده شوند، زیرا ممکن است خطر بروز شیدایی را افزایش دهند.
داروهای ضد روانپریشی: این داروها میتوانند در کنترل علائم شدید مانند توهم یا هذیان موثر باشند.
رواندرمانی
روان درمانی می تواند به کاهش نوسانات خلقی کمک کنند و سبب بهبود عملکرد فرد شود. در کنار روان درمانی این افراد می توان از خانواده درمانی نیز کمک گرفت زیرا نحوه تعامل درست اعضای خانواده با این افراد می تواند کمک شایانی به درمان آن ها داشته باشد.
چالشها در درمان
یکی از چالشهای اصلی در درمان اختلال دوقطبی، عدم همکاری بیماران در دورههای شیدایی است. در این زمان، افراد ممکن است تمایلی به پذیرش درمان نداشته باشند و حتی به رفتارهای خطرناک دست بزنند. این امر نیازمند رویکردهای مراقبتی خاص و حمایت از خانواده و دوستان است.