روانکاوی

روانکاوی برخلاف درمان های دیگر به صورت پرسش و پاسخ نیست بلکه اولویت اول روانکاوی این است که درمانجو صحبت کند و روانکاو با دقت به صحبت های او گوش سپارد به طوری که درمانجو حتی حضور درمانگر را نیز احساس نکند و بتواند بدون خودسانسوری با صدای بلند فکر کند و منویات درون خود را برای درمانگر آشکار کند.

روانکاوی چیست ؟

روانکاوی درمانی مبتنی بر گذشته است که ناخودآگاه و خودآگاه هر فرد را با تکنیک های تفسیر ، تداعی آزاد، تحلیل رویا، مقاومت و انتقال بررسی کرده و با حل تعارضات گذشته به بهبود عملکرد فرد در زمان حال می پردازد .
بسیاری از اتفاقات دردناک و تجربیات گذشته بدون اینکه آگاه باشیم بر رفتار و تصمیماتمان تاثیر می گذارند بنابراین اگر به اتفاقاتی که در ضمیر ناخودآگاهمان نهادینه شده است واقف نشویم محکوم به تکرار آن خواهیم بود . یکی از وظایف اصلی روانکاو این است که فرد را قدم به قدم به سمت آگاهی ببرد و درد های روانی را که به واسطه مکانیسم های دفاعی در اعماق ذهن دفن کرده نشان دهد و به رفع آن ها بپردازد سپس آن چیزی که در وجود فرد قابل ارتقا است را ارتقا ببخشد .
روانکاو با سیردر اعماق وجود انسان ها مشکلات را ریشه یابی می کند و بخش هایی از ناخودآگاه را که فعالانه در زندگی فرد دخالت می کنند ، به سمت خودآگاه می آورد تا فرد با خود و احساساتش مواجه شود و به صلح درونی برسد .

تاریخچه روانکاوی

تاریخچه روانکاوری

زیگموند فروید بنیان گذار مکتب روانکاوی است که با نوآوری و خلاقیت مبانی گسترده و عمیقی را به دنیای روانشناسی افزود و با اصولی که بیان کرد سبب ایجاد انقلابی بزرگ در روند درمان شد .
بعد از فروید روانکاوی کلاسیک دستخوش تغییرات بسیاری شده و با توجه به دنیای امروزی که نحوه تفکر انسان ها و زندگیشان تحت تاثیر هوش مصنوعی و دنیای مجازی قرار گرفته روانکاوی مدرن ابداع شده است .
مبنای روانکاوی جبرگرایی می باشد زیرا روانکاوی فرویدی بر این اصل استوار است که کل زندگی نشخوار دوران طلایی کودکی است یعنی صفر تا هشت سالگی قسمت اعظمی از ناخودآگاه فرد شکل می گیرد و باتوجه به ناخوداگاه شکل گرفته شده فرد تصمیم می گیرد و زندگی خود را رقم می زند بنابراین روانکاوی با گره گشایی از اختلالات دوران کودکی به حل مشکلات فرد در بزرگسالی کمک می کند .

کاربرد روانکاوی

درمانجو در طی جلسات درمان روانکاوی به لایه های عمیق شخصیت خود پی می برد که در طی سالیان طولانی در اعماق اختلالات پنهان شده است. شیوه های فرزندپروری در شکل گیری الگوهای ارتباطی فرد تاثیرگذار هستند ، حال اگر کودک در خانواده ای کنترلگر و سرزنشگر رشد کند و بستر سالمی برای شکل گیری الگوهای رفتاری نداشته باشد در بزرگسالی همان الگوهای رفتاری اشتباه را دائما تکرار خواهد کرد . روانکاوی به شکستن این چرخه اشتباه کمک می کند تا فرد اسیر اشتباهات تکراری نشود و بتواند به درستی تصمیم بگیرد و ارتباطات صحیحی داشته باشد. روانکاوان همانند باستان شناسان هستند؛ همانگونه که باستان شناسان برای رسیدن به دفینه های باارزش باید میلیون ها تن خاک را جا به جا کنند روانکاوان نیز برای نمایان کردن دفینه های وجودی انسان ها باید مسائلی را که لایه به لایه آن را پوشش داده و پنهان کرده اند حل کنند.

کاربرد روانکاوی

تکنیک های روانکاوی

تفسیر: درمانگر بعد از گوش سپاری به سخنان و وقایعی که درمانجو از زندگی خود بازرگو می کند به تفسیر می پردازد تا فرد به ریشه افکاری که دارد پی ببرد.

تداعی آزاد: فروید بعد از پی بردن به مکانیسم های دفاعی که سبب می شد درمانجویان تمام سخنانان و اتفاقات خود را بیان نکنند و با خودسانسوری صحبت کنند تکنیک تداعی آزاد را خلق کرد . در تداعی آزاد هر بار که مراجع صحبت می کند بخش هایی از اشکالاتش نمایان می شود و درمانگر این اشکالات را به هم متصل می کند و ایرادات زندگی فرد را پیدا می کند به عبارتی درمانگر کدگذاری های ناخودآگاه فرد را پیدا می کند و سپس آن کدگذاری های غلط را تغییر می دهد.

تحلیل رویا: فروید بر این باور بود که رویاها شاهراهی به ناخودآگاه هستند بنابراین با تفسیر خواب می توان پی به احساسات ، خواسته ها و تمایلات سرکوب شده فرد برد . خواب ها نماد هایی از تعارضات ناخودآگاه فرد هستند که روانکاوان آن ها را در طی جلسات روان درمانی حل کرده و به بهینه شدن زندگی کمک می کنند.

مقاومت: رویارویی با تعارضات ناخودآگاه همواره دشوار است فلذا بسیاری از درمانجویان برای فرار از رویارویی دست به انکار می زنند و حتی به نشانه اعتراض ممکن است خشم خود را با بی نظمی در جلسات نشان دهند . روانکاوان حاذق در طی روند درمان مقاومت های روانی درمانجویان را شکسته سپس از تعارضات ناخودآگاه گره گشایی می کنند.

انتقال: یکی از اصلی ترین و مهم ترین اصول در روان درمانی انتقال است . در پدیده انتقال نوعی ارتباط خاص میان درمانگر و مراجع برقرار می شود . این رابطه می تواند به اشکال گوناگون بروز کند ازجمله احساس وابستگی، علاقه و تحسین مراجع نسبت به درمانگر اما نوع کمک کننده به درمان ارتباطی است که درمانگر با مراجع از طریق پدیده انتقال برقرار می کند و در آن می تواند نوعی پیوند با ناخودآگاه مراجع برقرار کرده و به درک و همدلی با او برسد.

پیشنهاد مطالعه: رویکرد شناختی-رفتاری

تکنیک های روانکاوی

تفاوت روانکاوی و شناخت درمانی

برخلاف باور عموم که تنها روانکاوی است که به ریشه مشکلات می پردازد ، شناخت درمانی و دیگر درمان ها نیز به بررسی ریشه مشکلات می پردازند اما نکته این جاست که بررسی ریشه مشکلات در هر رویکرد درمانی متفاوت است .
در شناخت درمانی ریشه مشکلات را باورها و نحوه تفکر فرد می دانند اما در روانکاوی ریشه مشکلات را در دوران کودکی و گذشته فرد می دانند .
جهت کار روانکاو دلالت بر گذشته فرد دارد به گونه ای که عوامل رشدی و دوران کودکی فرد را با جزئیات بررسی کرده و مرحله به مرحله ایرادات را پیدا می کنند و سپس به حل آن ها می پردازند .

Leave a Comment