طرحواره اطاعت

بسیار از افراد می‌شنویم که می گویند” من مطیع جمع هستم ، هر چه صلاح است انجام دهید ، هر چه شما بگویید من مطیع ام ، من منتظر هستم شما تصمیم بگیرید. بیان همیشگی این جملات نشان‌دهنده یکی از طرحواره ها به نام طرحواره ی اطاعت است.

طرحواره ی اطاعت چیست؟

باور اصلی طرحواره اطاعت مبنی بر این است که دیگران از من مهم تر هستند و آن ها باید به زندگی من جهت دهند. در این طرحواره فرد هیچگونه هویت و نقشی از خود ارائه نمی دهد و همیشه با هر چیزی موافق است. فرد دارای طرحواره خود و نظرات خود را ارزشمند نمی داند . آن ها به دنبال تایید و توجه دیگران هستند و از نادیده گرفته شدن واهمه دارند. طرحواره اطاعت از زیرمجموعه تله های دیگر جهت مندی است. ترس و احساس گناه دو نیرو محرکه ی این طرحواره هستند.

ویژگی های افراد دارای طرحواره ی اطاعت

  • اجازه می‌دهد دیگران کنترلش کنند
  • می‌ترسد اگر تسلیم خواسته های دیگران نشود ، آن ها عصبانی شوند.
  • عمده تصمیمات گرفته شده برای زندگی این افراد توسط خودشان نبوده است.
  • برای اینکه به دیگران بفهماند به او احترام بگذارند ، مشکل دارد.
  • سعی می کند از تقابل با دیگران دوری کند.
  • آن قدر که به دیگران محبت می کند ، دیگران به او اهمیت نمی دهند.
  • رنج دیگران را عمیقا حس می کند.
  • وقتی خودش را در اولویت قرار می دهد ، احساس گناه می کند.
  • چون به دیگران بیشتر از خودش اهمیت می دهد ، خود را انسان خوبی می‌داند.

ویژگی های افراد دارای طرحواره ی اطاعت

فاکتور هایی که در ایجاد طرحواره ی اطاعت

طرحواره ها به دللایل گوناگونی ایجاد می شوند که می تواند در کودکی، رفتار والدین، اطرافین یا… باشد. در ادامه به فاکتور هایی که در ایجاد طرحواره ی اطاعت می پردازیم:

کنترل کردن

این افراد زندگی را در مقوله کنترل کردن تجربه کرده اند. والدین از کودکی بر کوچک ترین امور دخالت می‌کردند و کودک را وادار می کردند تا طبق خواست آن ها عمل کند و مانع عمل آزادانه ی کودک می شدند. در بطن طرحواره اطاعت این موضوع وجود دارد که فرد خودش را قانع می کند که باید همه را راضی نگه دارد از محیط خانواده مثل والدین ، همسر تا دوستان معلمان و غریبه ها. هیچ لزومی ندارد که خودش راضی باشد، خواسته دیگران همیشه در اولویت قرار دارد و در اینجا حس اینکه فرد چیزی می خواهد و چه کسی است را نابود می کند.حس می کند نمی‌تواند به زندگی خود جهت دهد. انگار در دام مسائلی گیر افتاده است و افسار سرنوشت خود را از دست داده است. به جای یک کنشگرتبدیل به یک واکنش دهنده شده است. احساس می کند که برای حل مشکلات نمی‌تواند کاری کند.
مداومت در اطاعت عزت نفس فرد را کاهش می دهد و در فرد روابط خود با دیگران حس می کند حقوقی ندارد ، هر کسی به خود اجازه می دهد تا حق او را زیر پا بگذارد، همه دارای حق هستند، به جز او.
اغلب افرادی که گرفتار تله اطاعت شده اند برای چیزی که می خواهند نمی جنگند؛ زیرا به نظر می‌رسد خواسته شان جزئی است.

در طرحواره اطاعت فرد حس محکمی در مورد خود یعنی اینکه چه کسی است ، ندارد. آن قدر در رفع نیازهای دیگران غرق می شود که خود را فراموش می کند و نظر و اهداف دیگران را بر خود وفق می دهد.

از خود گذشتگی در طرحواره ی اطاعت

ازخودگذشتگی

فرد دارای تله ی اطاعت همدلی بالایی دارد و این بخشی از روحیه درونی اش است. درد دیگران را حس می‌کند و سعی دارد که آنها را از درد و رنج خلاصی بخشد. از تلاش خود در بهبود هر چیزی استفاده می کند و به مشکلات دیگران بها می‌دهد . این نوع اطاعت کاملا اختیاری و داوطلبانه است. به این دلیل که دیگری مشکل دارد خواسته های آن ها را مقدم می داند.
قدرت اصلی اين تله در بروز احساس گناه است وقتی فرد برای خود اولویت قائل شود، احساس گناه می‌کند. وقتی از اطاعت خود عصبانی می شود، احساس گناه می‌کند. وقتی از خود دفاع می‌کند احساس گناه می کند. وقتی در تسکین درد دیگران شکست بخورد احساس گناه می‌کند همین احساس گناه، تله اطاعت را پیش میبرد.
هر زمان که از نقش تحت اطاعت بیرون می آید احساس گناه می‌کند. هـر وقت هم احساس گناه کند باز به همان فداکاری بازمی‌گردد. برای اینکه از حس گناه خلاص شود دوباره با تجدید قوا و دفن کردن خشم ،خود را تحت اطاعت درمی آورد. به همین ترتیب فرد مدام در حرکت مابین خشم و احساس گناه از ناشی از خشم است.

پیشنهاد مطالعه: طرحواره استحقاق چیست؟

نقش سلطه پذیری

اطاعت برای فرد به صورت فرآیندی غیر ارادی در می آید دیگر از خود نمی پرسد آیا می تواند انتخاب دیگری داشته باشد یا خیر ، طوری حس می‌کند که انگار چاره دیگری ندارد. در زمان کودکی به خاطر ترس از تنبیه یا جدایی از والدین خود را تحت اطاعت قرار می دهد. والدین او را تهدید به کتک یا بازپس گرفتن عشق و توجه می کردند در این مراحل اطاعت اجبار دخالت داشته است در این صورت فرد در بیشتر مواقع خشمگین است حتی اگر متوجه این خشم نباشد.

نقش خشم در طرحواره اطاعت

پیشنهاد مطالعه: طرحواره تنبیه

خشم

خشم از جایی نشأت می گیرد که فرد مجبور شود بارها خواست خود را قربانی خواسته های دیگران کنید. زمانی که نیازهای او مدام سرکوب شود، به وجود آمدن احساس خشم بدیهی و ناگزیر است. فرد احساس می کند تحت کنترل است و از او استفاده ابزاری می‌شود و دیگران برای منافع خود از او استفاده می‌کند یا حس می کند کسی برای خواسته های او ارزشی قائل نیست.
ممکن است فرد به صورت مزمن دچار خشم باشد اما متوجه آن نباشد و درست آن را درک نکند احتمالاً نمی‌تواند برای توصیف حال خود، صفت عصبانیت و خشمگین بودن را به کار ببرد.
اعتقاد فرد طرحواره دار این است که اظهار خشم به دیگران خطرناک است به همین دلیل این احساسات را رد یا سرکوب می کند. خشم یک نشانه است از اینکه احتمالاً یک چیز درست در جایش قرار ندارد و طرف مقابل کاری غیر منصفانه انجام می‌دهد. خشم در اصل باید ما را تشویق به اصلاح شرایط کند وقتی که خشم چنین تأثیری داشته باشد، مفید خواهد بود.
اغلب مشکل این است که نمیداند چطور باید خشم خود را به دیگران نشان دهد. ممکن است به خاطر موضوعی که به نظر جزئی می آید، طوری خشمگین شود که اصلاً نیاز به آن همه خشم ندارد و به صورت انفجاری خشم خود را بروز دهد.

Leave a Comment