طرحواره شکست

طرحواره شکست یکی از 18 طرحواره ناسازگار اولیه (EMS) است. این یک باور در مورد خود و جهان است که برخی از ما زمانی که در اوایل زندگی تجربه تمسخر، شرمساری یا انتقاد مکرر را تجربه می کنیم، آن را به وجود می آوریم.

طرحواره های ناسازگار اولیه، مضامین یا الگوهایی گسترده و فراگیر هستند که ما درباره خود و روابط مان با دیگران ایجاد می کنیم. آن ها بر اساس خاطرات، شناخت ها، احساسات بدنی و احساساتی هستند که ما در دوران کودکی و نوجوانی تجربه می کنیم. این طرحواره ها با پیشرفت ما در طول زندگی رشد و تکامل می یابند.

تعریف طرحواره شکست

طرحواره ی شکست همان اعتقادی است که باعث می شود افراد تصور کنند که برای رسیدن به پیروزی و موفقیت در عرصه های مختلف زندگی به اندازه ی کافی توانایی،صلاحیت و شایستگی ندارند.
در این طرحواره ، افراد احساس می کنند از انجام آن فعلی که قصد انجام آن را ناتوان هستند. افراد دارای این طرحواره همواره به گونه ای عمل می کنند که به شکست منجر شود و با این کار طرحواره ی خود را حفظ می کنند.

 

تعریف طرحواره شکست

افراد چگونه طرحواره خود را تقویت می کنند

افرادی که این طرحواره را دارند بیشتر از طریق “فرار” این طرحواره را تقویت می کنند. این افراد برای انجام دادن کارها اقدام نمی کنند و فرصت ها را از دست می دهند.آن ها از اینکه تلاش کنند و شکست بخورند، می ترسند و افکار آنان بر این مبنا است که مسئولیت پذیری، مقابله با شکست، پیگیری امور و… در نهایت منتج به شکست خواهد شد و تلاش کردن هیچ فایده ای ندارد.

افراد دارای طرحواره شکست غالبا دچار کدام خطای شناختی هستند

خطای شناختی” الگوهای تفکریِ اغراق شده ای است که به واسطه ی اختلالات ، اشکالات ذهن ، برداشت ها و باورهای ذهنی افراد ایجاد می شود.
این افراد موارد منفی را به صورت افراطی بزرگ می کنند و موارد مثبت را نا چیز و بی مقدار می انگارند .به عبارت دیگر این افراد دچار خطای شناختی بزرگنمایی/کوچک سازی (ارزشمندسازی/بی ارزش کردن) هستند.
در خطای شناختی بزرگنمایی/کوچک سازی وقتی یک مسئله ی کوچک و معمولی اما منفی رخ می دهد به صورتی مقدمات مسئله را می چینند و نتیجه گیری می کنند که مسئله بسیار بزرگ و بُغرنج می شود و به صورتی مسائل مثبت را پیش پاافتاده و بی ارزش نشان می دهند که گویا آن مسئله هیچ فایده و ارزشی ندارد.
افراد دارای این خطای شناختی حتی اگر کار سازنده ای هم انجام دهند خود را لایق نمی دانند و ماهیت خود و عمل خود را بی ارزش می کنند.
افراد دارای تله شکست،چون توسط احساسات دردناک شکست محاصره شده اند ممکن است به افسردگی نیز دچار شوند و افراد افسرده در این مدل خطای شناختی متبحر هستند.

پیشنهاد مطالعه: طرحواره رهاشدگی

عوامل طرحواره شکست

عوامل ایجاد طرحواره ی شکست در کودکی

  1. والدین انتقادگر و سرکوبگر(اغلب پدر)که در تمام زمینه ها از عملکرد کودک انتقاد و او را با الفاظی چون خنگ،ابله،بی مصرف و… خطاب کرده است.
  2. والدین سختگیری که معیارهای سختگیرانه داشته اند و فرد باور داشته که هیچوقت به آن معیارها نمی رسد و دست از تلاش کشیده است.
  3. والدینی که پیروزی و موفقیت های فرزندان خود را مورد توجه قرار نمی دادند.
  4. والدینی که تمام نیازهای فرزند خود را برآورده کرده اند و حدودی را برای او تعیین نکرده اند و به تبع این مسئله کودک مسئولیت پذیری را نیاموخته است.

ماحصل والدینی که کودک را هربار به یک سمت سوق داده اند،تمام نیازهای اورا برطرف کرده اند یا در مواردی حتی نیازهای پایه ای و اساسی کودک را نیز برطرف نکرده اند انسان های نامتعادلی هستند که قابل اعتماد نبوده زیرا هرکاری به آنها بسپارید نمی توانند انجام دهند.
افراد دارای طرحواره شکست تاییدطلب بوده یعنی همیشه دیگران باید آن هارا تایید نموده تا کاری را انجام دهند یا احساس خوشایندی نسبت به آن کار داشته باشند.
افراد مهرطلب هیچوقت به معنای واقعی درکی از زندگی نخواهند داشت چون همیشه در قالب دیگران،بامعیارهای دیگران و برای دیگران زندگی می کنند تا مبادا محبت و توجه اطرافیان خود را از دست بدهند.

 

همپوشانی طرحواره ها با یکدیگر

اگرچه تمام تله ها باهم همپوشانی دارند اما باتوجه به موارد بالا می توان گفت که تله ی شکست با تله هایی چون نقص و شرم، طرحواره معیارهای سختگیرانه و وابستگی قرابت و ارتباط بیشتری دارد.
افراد دارای این تله توان تحمل هیچ یک از بارهای زندگی را ندارند چون در مقابل شرایط سخت سرخم می کنند.
تله ی شکست اجازه نمی دهد که افراد مسئولیتی را به عهده بگیرند وبه سرمنزل مقصود برسانند زیرا درمسیر رسیدن به هدف تمام تمرکزشان به حواشی بوده و به اصل مطلب توجه نشان نمی دهند.

تله ی شکست همچون تله ی نقص و شرم با “عزت نفس” ارتباط دارد.
عزت نفس از حس احترام و دوست داشته شدن در دوران کودکی و از سمت خانواده و دوستان ایجاد می شود.
افراد دارای تله ی شکست ممکن است در دوران کودکی به هردلیلی عشق و دوست داشته شدن را از خانواده دریافت نکرده باشند و یا توسط همسالان طرد شده باشند و در بزرگسالی نیز در موقعیت هایی چون روابط صمیمانه،موقعیت کاری و … از فقدان عزت نفس رنج می برند و نسبت به دیگران احساس فرومایگی می کنند. چالش ها و مسائل زندگی به حدی آنهارا مضطرب می کند که باعث می شود از چالش ها دوری کنند و از اتخاذ تصمیم درست اجتناب کرده و به شکل نامناسب از چالش ها عبور کنند.

درمان طرحواره شکست

الگوی پیش نویسی مشابه با طرحواره ی شکست عبارتند از :

کاری را شروع نکردن و به جایی نرساندن.
این افراد دائما احساس می کنند چیزی را که تمایل شدیدی به آن دارند به دست نخواهند آورد.

انسانها به تبع  طرحواره ها و پیش نویس های خود به دنبال شرایط آشنایی می گردند تا حالشان خوب شود و احساس رضایت کنند.
این افراد رنج را آگاهانه تحمل و انتخاب می کنند چون ناخودآگاه آنها از این رنج،لذت می برد.

درمان طرحواره شکست

درمان طرحواره ی شکست می تواند بسیار کمک کننده باشد، برای درمان با آن مقابله کنید،از فرار دست بکشید و نقاط قوت و توانایی های خود را بشناسید و آنها را به کار بگیرید،تا احساسات شرم و شکست خود را به عزت نفس و احساسات خوب تبدیل کرده و طعم زندگی حقیقی را بچشید و حضور یک طرحواره درمانگر حاذق در این مسیر می تواند بسیار کمک کننده باشد.

Leave a Comment